شماری از دختران میگویند پس از حاکمیت دوباره طالبان بر افغانستان خانوادههای شان از بیم برخورد ناروشن طالبان با دختران، آنان را بدون رضایتشان به شوهر دادهاند و یا هم آنان را تحت فشار پذیرفتن این چنین ازدواجها قرار دادهاند.
آنان که خود را قربانی حاکمیت طالبان عنوان میکنند، میگویند این اجبار از طرف خانوادههای شان به دلیلی بوده که گواه آن بودند که طالبان در دور پیشین حاکمیتشان دختران را به زور به جنگجویان خود نکاح کردند.
بهگفته آنان هرچند این ازدواجهای اجباری بر تمام اهداف و آرزوهایشان خط بطلان کشیده، اما نظر به وضعیت حاکم مجبور به سکوت و تحمل اند.
یکی از این دختران که به علت حساسیت موضوع نامش را در این گزارش نمیگیریم، دختر۲۲ سالهیی است که پیش از سقوط افغانستان به خود دنیای از تحصیل و برنامهریزی برای آینده ساخته بود.
او میگوید در یکی از پوهنتونهای ولایت بلخ درس میخواند و تصمیم داشت یک قاضی و زن فعال در جامعه باشد.
این بانو پس از سقوط افغانستان به دست طالبان و بسته شدن دروازه پوهنتونها به کندز، ولایت آباییاش رفت تا در خانه مصون باشد، اما چشمدید او و خانوادهاش از وضعیت سبب شد پدرش او و خواهرش را به دو تن از پسران اقاربشان نکاح کند.
بهگفته او آنان گواه این بودند که طالبان آن روزها در ولایت آنان دختران را به اجبار برای خود نکاح میکردند و پدرش از ترس همین مسئله بدون رضایت او و خواهرش را عروس کرد.
حال دو ماه از عروسی این بانو میگذرد و از این ازدواج راضی نیست، اما میگوید به دلیل وضعیت حاکم چارهای جز سکوت ندارد.
این نوعروس در گفتوگو با رادیو آزادی خود را یکی از قربانیان حکومت طالبان لقب داد: "وضعیت و حالتی را که من در اینجا دیدم چشمدیدم این بود که طالبان به اجبار دختران را به عقد نکاح خود در میآوردند و بسیار شواهدی را هم دیدم، از این خاطر پدرم ترس و هراسی که داشت ما ۵ خواهر بودیم و پدرم خواستار این شد که من و خواهرم را به عقد نکاح بستهگان ما دربیاورد. دو ماه میشود از ازدواجم، اما رضایتی ندارم چون در یک جامعه سنتی و عرف و عنعناتی که بند ماندم خاموشی اختیار کردم."
رشته این ترس و اجبار به تن شماری از دختران دیگر ولایات افغانستان هم تنیده است که برخیها به این نوع ازدواج اجباری تن دادند و برخی دیگر با وجودیکه میگویند در مقابل تصمیمهای خانوادهشان مقاومت کردند، اما ادعا دارند که هنوز در هراس قربانی شدن ازدواج اجباری با اعضای وابسته به طالبان یا بستهگان شان اند.
یک تن از بانوانیکه در کابل زندهگی میکند و نمیخواهد بنابر مشکلات امنیتی و تابوهای جامعه سنتی از او و خواهرش در گزارش نام گرفته شود در پیامی به رادیو آزادی در مورد ازدواج بدون رضایت خواهرش با یکی از اقاربشان به دلیل ترس از طالبان نوشت.
محتوای پیام این بانوی پایتختنشین حکایت از این دارد که با آمدن طالبان خانواده تصمیم گرفتند از ترس آبروی خود و اینکه طالبان دختر شان را نربایند یا به خود نکاح نکنند، شوهر بدهند، اما طالبان میگویند رهبر شان ازدواج بدون رضایت دختران را ممنوع کردهاست.
بهگفته این بانو، پا درمیانی برای این وصلت از طرف او بوده و حال که چند ماه از نامزدی خواهرش میگذرد باز هم وی با این پیوند خو نگرفته است.
در گوشۀ دیگر کشور، در هرات بانویکه دانش آموختۀ رشتۀ خبرنگاری است، میگوید در دوره جمهوریت ۴ سال مطابق رشته تحصیلیاش وظیفه اجرا کردهاست.
او میگوید بعد از سقوط افغانستان رفتار خانواده او در مقابلش کاملاً تغییر کرد و تمام اختیارات و آزادیهای او را ازش گرفتند.
میگوید اکنون حتی اجازه بیرون شدن از خانه را ندارد.
اما بهگفته او توانسته در بحث ازدواج اجباری از ترس طالبان تا اکنون این ورق را به نفع خود چرخاند.
او ادعا میکند پسر یکی از نزدیکانشان در چنین شرایطی خواستگار او شده و خانوادهاش نیز از ترس مبادا این که او وادار به ازدواج به زور با جنگجویان طالبان شود، تلاش داشتند او به این خواستگاری لبیک بگوید، اما تا کنون در برابر آن ایستادهگی کردهاست.
بهگفته این بانو، آخرین پاسخ او به پدرش این بود که اگر او را مجبور به این ازدواج کنند خودکشی خواهد کرد و پدرش به او زمان داده که در این مورد فکر کند.
او به رادیو آزادی گفت: "آدمی همسطح و همفکر من نبود، نمیخواستم زندهگی خود را بهخاطر تغییر یک رژیم به تباهی بکشانم، گرچند خودم همین حالا هراس دارم و تشویش دارم که آیندهام چه خواهد شد از آینده کاری، تحصیلی و تفریحی و فرهنگی گرفته تا آینده ازدواج که دغدغهای هر خانم است یعنی تا این حد وجود طالبان به ما هراس دادهاست."
طالبان اما این ادعاها را بیاساس میخوانند.
ذبیحالله مجاهد معین وزارت اطلاعات و فرهنگ و سخنگوی حکومت طالبان میگوید، ازدواج اجباری دختران خلاف حکم ملا هبتالله رهبر طالبان است.
آقای مجاهد به رادیو آزادی گفت: "این فرمان هم است و در جامعه افغانی ممکن هم نیست که کسی دختر کسی را به خود به زور ازدواج کنند و ما که هرگز این کار را نمیکنیم و به کسی اجازه هم نمیدهیم. پروپاگندی که در این مورد میشد، زمانی بود که ما تمام کشور را نگرفته بودیم."
با این وجود، زرقا یفتلی فعال حقوق بشر هم افزایش ازدواجهای اجباری و زیر سن دختران را در این اواخر تأیید میکند و میگوید، خودش گواه چنین رویدادها بوده است.
این فعال حقوق بشر، نبود مصونیت، ترس خانوادهها از نکاح طالبان با دخترانشان و فقر اقتصادی را از عاملهای افزایش ازدواجهای اجباری و زیر سن در حاکمیت طالبان مطرح میکند.
خانم یفتلی به رادیو آزادی گفت: "نگرانی خانوادهها از این است که بودن دختران فعلاً به خود یک مشکل احساس میکنند، نشود که بودن دختر سبب این شود که طالبان تقاضا کنند این دختران را به عقد خود دربیاورند و در بسا موارد این بحثها منجر به خودکشی دختران هم شدهاند."
بانو یفتلی میگوید این هراس مردم بر میگردد به دور نخست حاکمیت طالبان بر افغانستان که در آن زمان جنگجویان طالبان در مواردی دختران را با زور به نکاح خود درآوردند.
اکنون هرچند ملا هبتالله رهبر طالبان دستور داده که هیچکسی دختران را با زور به عقد نکاح نباید درآورد، اما شماری به عملی شدن این دستور باورمند نیستند.