مادر و پدر فرید میخواهند تا وی را نامزد بسازند، در این وقت برادر بزرگ فرید، بشیر به خانه میاید. مادر و پدر فرید این موضوع را با بشیر نیز در میان میگذارند ...
لالا جان پسر خود اکبر را برای خرید چیزی میفرستد که در هر جا پیدا نمیشود. اکبر هم خواست پدرش را قبول میکند و از خانه بیرون میشود ...
اسلم جوانی است که به هر کاری دست میزند و میخواهد همه چیز را تجربه کند، اما با نتیجه خوب و بد آن کاری ندارد ...
عبدالصمد با چندین دوستش در زندان نشسته و در این هنگام قوماندان پولیس همراه با چند سرباز داخل اتاق شده و بستره ...
جاوید معتاد است و تمامی اعضای خانواده با وی به تکلیف اند، اما والدینش جاوید را به شفاخانه میبرند و وی را تداوی میکنند ...
حاجی اسلم قاچاقبر مواد مخدر با یک جنرال پولیس دوست است، وی به این جنرال پولیس زنگ می زند که پولیس دو تن از قاچاقبران ....
اجمل رئیس میدان هوایی صبح وقت به دفتر میآید و میبیند که یک طیاره نا شناخته در صحن میدان هوایی توقف کردهاست، موترهای ...
سردار تازه از شهر به خانه ميآيد و بسیار خوش به نظر میرسد، در این وقت دروازه خانه تک تک میشود همزمان با این سردار ...
خانم جاوید خانۀ پدرش به مهمانی میرود، اما وقتی جاوید به خانه خسرش میرود تا خانمش را به خانه خودش بیاورد، خوشوی جاوید به وی میگوید ...
خانم مجید مریض است، اما وی هزینه تداوی وی را ندارد. مجید برای گرفتن پول به خانه دلاور خان از نزدیکانش ...
۱۰ سال است که صمد خان چرس میکشد، اما هنوز نیز ظاهراً صحتمند و شاداب به نظر میرسد. وی یک ...
نوریه با گریه از مکتب به خانه میآید و به مادرش میگوید که از این پس به مکتب نمیرود، نوریه میگوید که پیش از این ...
بیشتر "لود" شود