جاوید معتاد است و تمامی اعضای خانواده با وی به تکلیف اند، اما والدینش جاوید را به شفاخانه میبرند و وی را تداوی میکنند.
جاوید پس از تداوی زندهگی عادی را آغاز کرده و در کنار خانواده زندهگی خوش دارد.
یک شب هنگام نان شب جاوید به یک بارهگی قهر میشود و خانه را ترک میکند.
یک سال تمام مادرش وی را جستجو میکند، اما وی را پیدا کرده نمیتواند. اینکه چرا جاوید خانه را ترک کرد و در ادامه چه خواهد شد، این همه را در این درامه بشنوید که عبدالنافع همت آنرا تهیه کردهاست.