نوریه با گریه از مکتب به خانه میآید و به مادرش میگوید که از این پس به مکتب نمیرود، نوریه میگوید که پیش از این ...
محمود خان پولدار و خان قريه است. وی به خانه جان محمد میرود تا دختر وی گلالی را برای پسر خود بریالی ...
شریف همراه با خانمش به سوی شهر در حرکت اند تا طفل بیمار خود را نزد داکتر ببرند، اما در مسیر راه پولیس موتر آنان را ...
اسلم در رنگمالی تعمیرات مهارت دارد. وی رنگمالی یک تعمیر را به اجاره میگیرد و انتظار دارد که پول زیادی به دست ...
کبیر همراه با چند تن از دوستانش به یک ولایت دور دست بخاطر نیش زدن تریاک میروند، اما چند روز بعد جسد وی را به خانهاش میآورند ...
جمیل در اتاق منزلش در داخل یک صندوق اسناد را جستجو میکند. پس از دریافت سند وقتی میخواهد از اتاق ...
اکرم در خانه نشسته و در این هنگام دروازه حویلی با شدت تک تک زده میشود. وقتی اکرم به دروازه میرود ...
زهرا در کنار جاده نشسته و گدایی میکند. در این هنگام پولیس میآید، زهرا و چهار کودکش را با خود میبرد. این که پولیس چرا ...
سردار محصل سال چهارم پوهنتون است. روزی از روزها وقتی در باغ پوهنتون نشسته بود که به یک بارهگی پولیس از ...
جمیله همراه خواهر خوانده خود شکریه به یک سفر خارجی میروند و در ترمینل میدان هوایی انتظار پرواز را دارند، در این هنگام خدمه ...
کبیر معتادی است که از نشه کردن به تنگ آمده و از پدر و مادر خود میخواهد که وی را تداوی نماید. پدر کبیر نیز وی را به ...
اشرف که جوان پولدار است، خواستگاران را برای خواستگاری دختری میفرستد، حاجی اسلم پدر دختر با نامزدی آنان موافقت میکند، اما ...
بیشتر "لود" شود