اشرف که جوان پولدار است، خواستگاران را برای خواستگاری دختری میفرستد، حاجی اسلم پدر دختر با نامزدی آنان موافقت میکند، اما میگوید که با پسرش در این مورد مشوره خواهد کرد.
یک هفته بعد حاجی اسلم از این خویشاوندی انکار میکند.
این که چرا حاجی اسلم دخترش را به اشرف نمیدهد، ادامه آن را در این درامه میشنویم که همکار ما عبدالنافع همت آن را تهیه کردهاست.