بشیر با دوستانش نشسته که پولیس میاید، دستانش را بسته میکند و به وسیله موتر به یکجای نا معلوم ...
در این جلسه بر حل مشکل صحبت می شود و حاجی اکرم خان به اهالی قریه وعده می سپارد که در ...
شریف ناگهان مریض میشود و خانمش او را پیش داکتر میبرد، اما داکتر پس از معاینات شریف را یک مریض میگوید ...
سراج ده ساله یک طفل بی بضاعت است که یک مادر و دو خواهر کوچک دارد. طوریکه سراج بزرگ خانواده ...
وکیل سلام به قوماندانی امنیه شکایت میکند که در منطقه شان دزدی بیشتر شدهاست ...
قصه درامه این است که لالا جان در زمین خود کوکنار کشت کرده و خوش است که پول بیشتر پیدا ....
مادر و پدر فرید میخواهند تا وی را نامزد بسازند، در این وقت برادر بزرگ فرید، بشیر به خانه میاید. مادر و پدر فرید این موضوع را با بشیر نیز در میان میگذارند ...
لالا جان پسر خود اکبر را برای خرید چیزی میفرستد که در هر جا پیدا نمیشود. اکبر هم خواست پدرش را قبول میکند و از خانه بیرون میشود ...
اسلم جوانی است که به هر کاری دست میزند و میخواهد همه چیز را تجربه کند، اما با نتیجه خوب و بد آن کاری ندارد ...
عبدالصمد با چندین دوستش در زندان نشسته و در این هنگام قوماندان پولیس همراه با چند سرباز داخل اتاق شده و بستره ...
جاوید معتاد است و تمامی اعضای خانواده با وی به تکلیف اند، اما والدینش جاوید را به شفاخانه میبرند و وی را تداوی میکنند ...
حاجی اسلم قاچاقبر مواد مخدر با یک جنرال پولیس دوست است، وی به این جنرال پولیس زنگ می زند که پولیس دو تن از قاچاقبران ....
بیشتر "لود" شود