اجمل رئیس میدان هوایی صبح وقت به دفتر میآید و میبیند که یک طیاره نا شناخته در صحن میدان هوایی توقف کردهاست، موترهای ...
سردار تازه از شهر به خانه ميآيد و بسیار خوش به نظر میرسد، در این وقت دروازه خانه تک تک میشود همزمان با این سردار ...
خانم جاوید خانۀ پدرش به مهمانی میرود، اما وقتی جاوید به خانه خسرش میرود تا خانمش را به خانه خودش بیاورد، خوشوی جاوید به وی میگوید ...
خانم مجید مریض است، اما وی هزینه تداوی وی را ندارد. مجید برای گرفتن پول به خانه دلاور خان از نزدیکانش ...
۱۰ سال است که صمد خان چرس میکشد، اما هنوز نیز ظاهراً صحتمند و شاداب به نظر میرسد. وی یک ...
نوریه با گریه از مکتب به خانه میآید و به مادرش میگوید که از این پس به مکتب نمیرود، نوریه میگوید که پیش از این ...
محمود خان پولدار و خان قريه است. وی به خانه جان محمد میرود تا دختر وی گلالی را برای پسر خود بریالی ...
شریف همراه با خانمش به سوی شهر در حرکت اند تا طفل بیمار خود را نزد داکتر ببرند، اما در مسیر راه پولیس موتر آنان را ...
اسلم در رنگمالی تعمیرات مهارت دارد. وی رنگمالی یک تعمیر را به اجاره میگیرد و انتظار دارد که پول زیادی به دست ...
کبیر همراه با چند تن از دوستانش به یک ولایت دور دست بخاطر نیش زدن تریاک میروند، اما چند روز بعد جسد وی را به خانهاش میآورند ...
جمیل در اتاق منزلش در داخل یک صندوق اسناد را جستجو میکند. پس از دریافت سند وقتی میخواهد از اتاق ...
اکرم در خانه نشسته و در این هنگام دروازه حویلی با شدت تک تک زده میشود. وقتی اکرم به دروازه میرود ...
بیشتر "لود" شود