خانم جاوید خانۀ پدرش به مهمانی میرود، اما وقتی جاوید به خانه خسرش میرود تا خانمش را به خانه خودش بیاورد، خوشوی جاوید به وی میگوید ...
خانم مجید مریض است، اما وی هزینه تداوی وی را ندارد. مجید برای گرفتن پول به خانه دلاور خان از نزدیکانش ...
۱۰ سال است که صمد خان چرس میکشد، اما هنوز نیز ظاهراً صحتمند و شاداب به نظر میرسد. وی یک ...
نوریه با گریه از مکتب به خانه میآید و به مادرش میگوید که از این پس به مکتب نمیرود، نوریه میگوید که پیش از این ...
محمود خان پولدار و خان قريه است. وی به خانه جان محمد میرود تا دختر وی گلالی را برای پسر خود بریالی ...
شریف همراه با خانمش به سوی شهر در حرکت اند تا طفل بیمار خود را نزد داکتر ببرند، اما در مسیر راه پولیس موتر آنان را ...
اسلم در رنگمالی تعمیرات مهارت دارد. وی رنگمالی یک تعمیر را به اجاره میگیرد و انتظار دارد که پول زیادی به دست ...
کبیر همراه با چند تن از دوستانش به یک ولایت دور دست بخاطر نیش زدن تریاک میروند، اما چند روز بعد جسد وی را به خانهاش میآورند ...
جمیل در اتاق منزلش در داخل یک صندوق اسناد را جستجو میکند. پس از دریافت سند وقتی میخواهد از اتاق ...
اکرم در خانه نشسته و در این هنگام دروازه حویلی با شدت تک تک زده میشود. وقتی اکرم به دروازه میرود ...
زهرا در کنار جاده نشسته و گدایی میکند. در این هنگام پولیس میآید، زهرا و چهار کودکش را با خود میبرد. این که پولیس چرا ...
سردار محصل سال چهارم پوهنتون است. روزی از روزها وقتی در باغ پوهنتون نشسته بود که به یک بارهگی پولیس از ...
بیشتر "لود" شود