در نتیجه ممنوعیت بر آموزش های متوسطه و عالی دختران و زنان در افغانستان زیر حاکمیت طالبان، بسیاری برای کسب تحصیل به مدارس دینی روی آورده اند، اما این امر مشکل جدیدی را ایجاد کرده است.
دخترانی که از سوی طالبان از آموزشهای متوسطه و عالی محروم شده اند حالا به دام به گفته شان ازدواج اجباری _ در برخی از موارد با اعضای طالبان _ افتاده اند.
این شکایت شمار از دختران و زنان محلی در جنوب غرب افغانستان است.
این دانش آموزان و دانشجویان محروم از آموزش های عصری می گویند که در مدرسه های دینی تحت مدیریت طالبان شکار ازدواج اجباری شده اند.
از گرفتن نام و محل بود و باش مصاحبه شوندگان می پرهیزم که هویتشان در امان باشد.
همچنان صدا های برخی از آنان را در این گزارش تغییر داده ایم:
"بعد از این که مکاتب را بسته کردند بسیار افسرده و غمگین هستم زندگی من در تاریکی مطلق است."
این مصاحبه شونده ۱۸ ساله به رادیو آزادی می گوید که چند ماه پیش خلاف میلش قربانی ازدواج با یکی از اعضای گروه طالبان شد.
او در صحبت با رادیو آزادی چنین ادامه می دهد:
"وقتی که خانواده ام وضعیت روحی من را دیدند گفتند برو به مدرسه درس دینی بخوان. در مدرسه چند دختر خیلی از من سوال می کردند که خانه تان کجاست و در کجا زندگی می کنید پدرتان چه شغلی دارد، خلاصه تمام معلومات مرا گرفتند. حدود هشت ماه خانه ما خواستگاری آمدند و بعد از اینکه خانواده ما معلومات کردند فهمیدیم که اقارب همان همصنفی هایم است، یعنی افراد طالبان. وقتی که خانواده من به این ازدواج رضایت ندادند آنها گفتند که بهترین راه برای یک دختر ازدواج است و فعلا مکاتب بسته است پس همین بهترین راه است و من قربانی یک ازدواج اجباری شدم و آنهم با طالبی که سرنوشت من را به جهنم تبدیل کرد و حالا هم چاره ای ندارم به جز دو انتخاب یا زندگی در تاریکی یا مرگ."
این دانش آموز محلی می گوید که صنف دهم مکتب بود که طالبان به قدرت برگشتند.
او می خواست در آینده داکتر شود و به زنان خدمت کند؛ اما تمام زحمات و آرزوی هایش با خاک یکسان شد.
یک دانشجوی زن هم با سرنوشت مشابهی روبرو شده است.
او می گوید که مشغول فراگیری علوم طبی در غرب افغانستان بود که طالبان دانشجویان اناث را تقریباً یک و نیم سال قبل از رفتن به نهادهای تحصیلات عالی _ به گفته ایشان تا امر ثانی _ منع کردند.
برای بیرون رفتن از افسردگی ناشی از محرومیت از آموزش عصری، او می گوید که به مدرسه دینی روی آورد؛ اما بی خبر از اینکه در آنجا با ازدواج ناخواسته روبرو می شود.
او ماجرا را اینگونه شرح می دهد:
"تمام روز در خانه بدون کدام فعالیت و کار سپری می شد و زیاد جگر خون و غمگین می بودم. یک روز دختر همسایه ما به خانه ما آمد و به من گفت که مدرسه می رود. او گفت بیا تو هم برو و من این موضوع را به مادرم گفتم و مادرم قبول کرد و به مدرسه رفتم. در مدرسه سه ماه ما سپری شده بود که از همان جا یک خواستگار برای من پیدا شد و اینها آمدند به خانه قبلا هم خواستگار می آمد خانه ما. او وقت درس می خواندم و خوش نداشتم که نامزد شوم. این بار مادرم گفت که پوهنتون ها بسته است و نمی توانی تحصیل خود را ادامه بدهی همین خواستگار را قبول کن و نامزد شو."
او چنین ادامه می دهد.
" فامیلم خواست که درباره فامیل معلومات پیدا بکند و بفهمند که این بچه از کجا است. معلومات شان وقتی تکمیل شد فهمیدند که این قاری سر کوچه ما بود و خواهرش همرای من صنفی بود در مدرسه ،خود قاری هم در حکومت وظیفه داشت. فامیل ما از ترس اینکه مجبور بودند که من باید نامزد شوم من را نامزد کردند و فعلا که چهار ماه از نامزدی ما می شود تمام زندگی ما مثل شب تاریک شده و هیچ کدام ما از این زندگی ما خوش نیستیم."
در نزدیک به سه سال گذشته که طالبان به قدرت برگشته اند، بسیاری از دختران به مدارس دینی روی آورده اند.
چند ماه بعد از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، ملا هیبت الله آخوندزاده، در فرمانی ازدواج اجباری را غیرقانونی اعلام کرد و بر رضایت زنان برای ازدواج تاکید کرد.
اما فعالان حقوق بشری در جنوب غرب افغانستان می گویند که در عمل شاهد افزایش میزان ازدواج های به گفته ایشان اجباری و زیر سن قانونی هستند.
در قانون جمهوری مخلوع افغانستان سن ازدواج برای دختران ۱۶ سال و برای پسران ۱۸ سال گفته شده است.
یکی از فعالان حقوق زن در جنوب غرب افغانستان که به دلیل امنیتی از گرفتن نامش خودداری می کند، به رادیو آزادی می گوید که محرومیت صدها هزار دختر و زن از آموزش های متوسطه و عالی از سوی طالبان به افزایش میزان ازدواج های اجباری و زیر سن کمک کرده است.
"رفتن دختران به مکاتب دینی بعضی از مشکلات را برای آنها به وجود آورده، عمده ترین مشکلی که در مکاتب دینی به وجود می آید بحث این است که در برخی از ولایات اعضای گروه طالبان بدون اینکه کسی بفهمند دخترانی را که خودشان می بینند نظر به انتخاب اساتید آنها به عقد خود و یا دیگر از اعضای خانواده خود، اقوام و دوستان خود در می آورند و دختران را به زور و بدون رضا و رغبت آنها به ازدواج درمی آورند که عمده ترین مشکلی است برای خانواده ها، برای دخترانشان."
در همین مورد از یک فعال محلی دیگر نیز پرسیدم که این مسئله چه عواقبی برای دختران و زنان می تواند داشته باشد؟
او این اینگونه پاسخ داد :
" اگر خانواده ها در راستای اینکه دخترانی که به مداریس تحت حاکمیت گروه طالبان میروند توجه نکنند و این ازدواج های اجباری ادامه پیدا کند از یک طرف خشونت های خانواده گی ایجاد میشود و از طرف دیگر آمار خودکشی خانم ها و دختر خانم ها بسیار بالا رفته در این اواخر، امیدوارم که خانواده ها در این راستا توجه کند تا اینکه از پیامدهای بسیار ناگواری در آینده جلو گیری صورت بگیرد."
نهادهای بین المللی حامی حقوق زنان هم از نقض حقوق زنان و افزایش موارد ازدواج های زیرسن و اجباری ابراز نگرانی کرده اند.
یکی از این نهادها عفو بین الملل است. در بخشی از گزارش مفصل این نهاد در سال ۲۰۲۲ در مورد افغانستان می خوانیم که طالبان حقوق زنان و دختران در زمینه های تحصیل، کار و سفر را نقض کرده اند. از دید عفو بین الملل همین موارد سبب افزایش میزان ازدواج های کودکان، زودهنگام و اجباری شده است.