سال ۱۳۷۷ بود که بلندگوی مسجد جامع شهر قلعه نو مرکز ولایت بادغیس به صدا درآمد. صدای آذان نبود بلکه فراخوانی بود که از مردم محلی می خواست که برای تماشای صحنه اعدام یک مرد متهم به قتل به میدان هوای شهرقلعه نو بیایند.
آن وقت هم طالبان بر بخشهای زیادی افغانستان مسلط بودند. وحید پیمان خبرنگار افغان که حالا در آلمان زندگی می کند، آن زمان نه ساله بود. او بیآنکه چیزی زیادی در مورد آن خبر بداند، با جمعی از اهالی منطقهشان به میدان هوایی شهر قلعه نو رفت:
"من دیدم که یک جوان پیش آمد، باز طالبان کلاشینکوف دست آن جوان دادند و برای او گفتند که تو طرف این فرد فیرکن فکر میکنم هفت مرمی فیرکرد."
صحنه تیرباران از جلو چشمان پیمان گذشت، اما او به رادیو آزادی میگوید که پس از آن رویداد کابوسهای وحشتناک برای تقریباً دو سال آزارش میداد:
"میترسیدم. مثلاً وقتی هوا تاریک میشد من حاضر نبودم بروم برایم آب بگیرم. یک ترس و وحشت بسیار بد. یعنی آشپزخانه رفته نمیتوانستم به هرجا که چیزی به نام تاریکی بود، اصلاً رفته نمیتوانستم."
حال در قرن بیست و یک، که بار دیگر طالبان حاکم افغانستان هستند صحنه مشابهی را به تازگی در شهر فراه تکرار کردند. مردی در حضور صدها تن به شمول کودکان به عنوان قصاص تیرباران شد. طالبان از اقدامشان دفاع کردند. اما نهادهای حامی حقوق بشر در افغانستان و بیرون از آن اقدام طالبان را نکوهش کردند و آن را نقض کننده کرامت انسانی خواندند.
این خبر خاطرات سالهای آخر قرن بیست را در ذهن پیمان دوباره زنده کرد. از دید او حضور مردم مخصوصاً کودکان در چنین صحنه هایی، خشونت را در جامعه گسترش میدهد:
" کودک ذهنش نباید درگیر چنین چیزهای شود. کودک بسیار زود تحت تاثیر چنین وقایع و چنین مشاهداتی میرود."
هما صافی ناطق کارشناس امور روانشناسی موافق است.
او به رادیو آزادی میگوید که دیدن چنین صحنهها از سوی کودکان به روانشان صدمه وارد میکند:
"این که کودکان صحنه پر خشونت انسانها را میبینند که توسط انسان دیگر صورت میگیرد باعث این میشود که آنها خشن به بار بیایند و باعث آموزش نادرست و منفی کودکان میشود."
به باور خانم هما کودکان با دیدن اینگونه محاکم، خشونت را بخش از زندگی خود میدانند و در آینده نیز دست به رفتارهای خشونت بار خواهند زد.
خانم ناطق چنین توصیه میکند:" کودک باید در محیط آرام با محبت بزرگ شود تا در آینده محبت را در جامعه گسترش دهد."