از زمان حاکمیت دوبارۀ طالبان بر افغانستان در پانزدهم آگست سال ۲۰۲۱ به این سو، گزارشهای فزایندۀ در مورد اختلاف در میان طالبان منتشر شده است.
در جریان ۳ سالی که از حاکمیت طالبان میگذرد، چند مقام ارشد حکومت طالبان، از جمله شیر محمد عباس ستانکزی معین سیاسی وزارت خارجه حکومت طالبان، به گونۀ آشکار از سیاستهای رهبری طالبان انتقاد کردهاند.
او در ماه حمل سال روان هجری خورشیدی، در نوار تصویری که در رسانههای اجتماعی منتشر شد، گفته بود:
«هر زعیمی، هر والی، هر وزیری و هر قوماندانیکه در بین مردم خود زندگی نکرد، شما بفهمید که آنها در بین مردم در انزوا هستند و حکومتشان تا بسیار وقت دوام نخواهد کرد. جناب رسولالله «ص» که یک هستی بزرگ جهان بود همیشه در بین مردم مینشست.»
آقای استانکزی به فرد خاصی اشاره نکرده بود، اما ملا هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان در حکومت کنونی طالبان حرف آخر را میزند.
ریشه اختلافات در رهبری طالبان در چیست؟
مایکل کوگلمن، رئیس بخش جنوب آسیا در مرکز تحقیقاتی ویلسن در امریکا، باور دارد که در حال حاضر نشانههایی از اختلاف میان رهبری طالبان مشاهده میشود:
«نشانههای عمده اختلافات در داخل رهبری طالبان زمانی که دیدگاههای مربوط به مسائل اجتماعی، بهویژه حقوق زنان و ممنوعیت آموزش زنان مطرح میشود، به چشم میخورد. برخی از رهبران طالبان در این مورد با صراحت صحبت کردهاند و با ممنوعیت آموزش دختران مخالفت خود را ابراز کردهاند. در حالی که رهبران دیگر اساساً گفتهاند که این ممنوعیتها ضروری است، فکر میکنم که در مورد چگونگی و نحوه تعامل با جهان نیز اختلافاتی بین رهبری وجود دارد. برخی از رهبران بسیار راحتتر از این مفکورۀ طالبان حمایت میکنند. تعامل دیپلوماتیک و تجاری با کشورهای دیگر، چیزی است که شماری از رهبران دیگر واقعاً به تعامل با جهان خارج علاقه ندارند.»
سمیع یوسفزی، ژورنالیست افغان سیاست های رهبر طالبان را عامل اختلافات میداند:
«اکثریت رهبران طالبان که در کابل استند فکر میکنند که عامل انزوا، عدم رشد اقتصادی، بسته شدن مکاتب [دختران بالاتر از صنف ششم]، این که فاصله میان مردم و طالبان با گذشت هر روز بیشتر میشود، اساساً پالیسیهای بسیار سخت رهبر عمومی طالبان است. در حال حاضر برخی از رهبران طالبان که در کابل استند، از این وضعیت راضی نیستند و رنج میبرند. اما بازهم نتوانستهاند که صدایشان را به گونه قوی به رهبریشان برسانند. آنها میخواهند که باید مشوره شود. با گذشت هر روز مشوره در میان طالبان از بین رفته است. تنها یک شخص قدرت و اختیار مطلق دارد. هر آنچه که بخواهد، میشود و او ملا هبتالله است.»
با وصف آنچه مخالفت برخی از چهرههای طالبان با ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم مکتب دانسته میشود، حدود ۳ سال است که به دستور ملا هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، مکاتب به روی این دختران بسته است و روشن نیست سرانجام بازگشایی خواهند شد یا نه.
در رژیم نخست طالبان در نیمۀ دوم دهۀ نود میلادی، زنان از حقوق اساسیشان محروم شده بودند.
در جریان ۳ سالی که از حاکمیت طالبان میگذرد، چند مقام ارشد حکومت طالبان، به گونۀ آشکار از سیاستهای رهبری طالبان انتقاد کردهاند.
مایکل سمپل، پروفیسور در پوهنتون کوئینز بلفاست، باور دارد که نحوۀ تقسیم قدرت نیز از موارد اختلافی در صفوف طالبان است:
«اختلافاتی که برای بسیاری طالبان اهمیت دارد، به تخصیص قدرت و امتیاز در داخل امارت مربوط میشود. بیشتر رهبران شکایت دارند که به خاطر فداکاریهایی که در جهاد انجام دادهاند پاداش کافی دریافت نکردهاند و نتوانستهاند نزدیکان و افراد قبیله کافی خود را به کار بگمارند. آنها رهبران دیگر را به پایمال کردن حقوقشان متهم میکنند. علت اصلی این نارضایتیها عدم توازن قومی قدرت است که مشخصۀ «جنبش» [طالبان] از همان روزهای اولاش بوده است.»
تا هنوز هیچ کشور جهان حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته است. رعایت حقوق بشر به ویژه حقوق زنان و دختران و تشکیل حکومت همهشمول از شرطهای اساسی جامعۀ جهانی است.
تلاش هبتالله آخندزاده برای حل اختلافات
ملا هبتالله آخندزاده ظاهراً در تلاش است که از مخالفت علنی رهبران طالبان با سیاستهایش جلوگیری کند.
او در مجالس مختلف بر پایداری رژیم کنونی طالبان تاکید کرده است و افزوده است که حاضر است مشکلات را با در نظرداشت اصول دینی حل کند.
بر اساس بیانیهای منتشر شده از سوی حکومت طالبان، هبتالله آخندزاده به تازگی در نشستی با مقامهای محلی طالبان در ولایت غور بر آنچه حفاظتشان از اختلافات خوانده، تاکید کرده است.
به گفتۀ حکومت طالبان، آخندزاده در مکان نامعلومی در ولایت کندهار اقامت دارد، اما کابینۀ حکومت طالبان در کابل، پایتخت افغانستان است.
هرچند سخنگویان حکومت طالبان برخی اوقات از دید و بازدید آخندزاده با وزیران کابینه در کندهار خبر میدهند، گزارشهایی در مورد انتقاد برخی چهرههای طالبان از دستیاب نبودن او در بسیاری مواقع منتشر شده است.
آینده اختلافات چه خواهد شد؟
مایکل کوگلمن میگوید که با وصف اختلافات، اجماع قوی میان رهبری طالبان وجود دارد:
«در مورد اینکه رهبر طالبان مشروعیت خود را از دست داده باشد، یا این که دیگر رهبران طالبان خواه در مقامهای بلند یا میانه در مورد قرار گرفتن علیه ملا آخندزاده فکر کنند، نشانۀ وجود ندارد. فکر میکنم که رهبری اعلی حس میکند که این اختلافات را مدیریت کرده میتواند، بخاطری که حس میکند مدیریتش کرده میتواند. ممکن است برای برداشتن گامهای خشنتر، مثل خشونت علیه رهبران طالبان که مخالف تلقی میشوند، یا با دیدگاههای رهبری ارشد مخالفت میکنند، تمایل نداشته باشد.»
مایکل سمپل میگوید، حتی اگر برخی از طالبان فکر کنند که سیاستهای رهبرشان اشتباه است، رسم و سنت قدرتمندی در حفظ وحدت و اطاعت از او دارند. او میافزاید:
«دورنمای قریبالوقوع کمی برای شکاف بزرگ در میان طالبان بر سر حقوق زنان وجود دارد. حتی طالبان ناراضی شمال تا کنون ترجیح دادهاند با این «جنبش» بمانند، باوصف این که با آنها به عنوان درجه دوم رفتار میشود. اگر یک مخالف قوی و مؤثر ملی در برابر طالبان وجود میداشت، احتمالاً میتوانست راهی برای بهرهبرداری از اختلافات رهبری [طالبان] بیابد. اما در نبود یک رهبری دموکراتیک مؤثر، طالبان میتوانند به هر طریقی که بخواهند با مشکلات بینالمللی خود مقابله کنند.»
سمیع یوسفزی باور دارد که با وصف اختلافات، طالبان در جریان ۳ سال اخیر از انشعاب در صفوفشان جلوگیری کردهاند، اما به گفتۀ او ایجاد فاصله میان طالبان مستقر در کندهار و کابل دور از احتمال نیست:
«فکر میکنم این اختلافات که در حال حاضر در چوکات نزاکتها است، حل نشود، فاصله میان کابل و کندهار بیشتر میشود و انگشت بیشتر به سوی ملا هبتالله آخندزاده گذاشته میشود که شما استید که سبب مشکلات و انزوای طالبان استید. شما باید سبب بحران طالبان نباشید. شما باید طالبان را از بحرانهای سیاسی، اقتصادی و انزوا به طرف بهبود سوق دهید. شما نباید تاکید کنید که نمیخواهید با جامعۀ جهانی کار کنید، یا بگویید که برای ما مهم نیست و بخواهید که به پالیسیهای خود که تعلیم زن در آن حرام است، ادامه دهید.»