۴۶ سال قبل از امروز در هفتم ثور سال ۱۳۵۷ حزب دیموکراتیک خلق افغانستان با راه اندازی کودتای نظامی حکومت محمد داوود خان اولین رئیس جمهور افغانستان را که برای ۵ سال در قدرت بود، سرنگون ساخت.
داوود خان و اعضای خانواده و محافظاناش در جریان این کودتا در کابل در داخل قصر ریاست جمهوری که اکنون به نام ارگ شناخته میشود، کشته شدند.
او در سال ۱۳۵۲ قدرت سیاسی را از طریق انجام یک کودتای بدون خونریزی از محمد ظاهر پادشاه سابق افغانستان، بدست گرفته بود.
شماری از تحلیلگران افغان این روز را سرآغاز بدبختی مردم افغانستان میخوانند.
ویس ناصری یکی از آگاهان سیاسی میگوید که تحمیل ایدیولوژی و وابستگی افغانستان به شوروی از اهداف حزب دیموکراتیک خلق بود و افغانها تا کنون از پیامد کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ رنج میبرند:
"افغانستان از آن زمان تا به امروز شاهد درگیریها، کشتار، جنایت و متأسفانه مداخلات کشورهای بیگانه، تجاوز شوروی بر افغانستان، تشدید جنگ سرد و مهاجرت میلیونها هموطن ما و به شهادت رسیدن بیش از دو میلیون افغان در زمان تجاوز شوروی و بعد از آن است."
همچنان اختر راسخ آگاه امنیتی نیز به رادیو آزادی گفت که کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ عامل به میان آمدن مشکلات متعدد در ۴۶ سال گذشته شدهاست:
"این روز روز بدبختی و آغاز مداخلات قوتهای شرقی و غربی در افغانستان شد که نتیجه آن از همان زمان تا اکنون تحولات عقبگردانه و تروریستانه که در جریان این ۴۶ سال به میان آمد و رخ داد، زمینهساز آن همان کودتای هفت ثور بود."
احسانالله آرینزی یکی از نویسندههای معاصر افغان هم نظر مشابه دارد:
"مناصب را میان دوستان جوان و بدون تجربه خود تقسیم کردند، تمام ادارههای ملکی را به نظامیان سپردند و وطن را چنان در معرض قربانی قرار دادند که تا هنوز خساراتاش را تجربه میکنیم، در پی رفتار احساساتی این بزرگان، اتحاد شوروی بالای افغانستان حمله کرد و وطن را به دریای خون تبدیل کردند."
در عین حال عبدالوهاب وهاب یکی دیگر از نویسندههای معاصر افغانستان میگوید که برای جلوگیری از اتفاقات مشابه به کودتای هفت ثور در افغانستان، باید اصلاحات ایجاد شود:
"تمام کسانیکه در چنین رویداد ها تا امروز سهیم بوده اند همه مقصر و مسئول اند. آرزو دارم برای آینده اصلاح شویم و نه خود و نه به دیگران اجازه دهیم که با سرنوشت این وطن بازی کنند."
گفته میشود پس از آنکه قدرت با حمایت شوروی سابق به دست حزب دیموکراتیک خلق افتاد، این شورش بهانهای برای دخالت نظامی شد و راه را برای تجاوز قشون سرخ شوروی سابق در سال ۱۳۵۸ باز کرد.
بر اساس گزارشها، این حکومت هزاران تن از مخالفان سیاسیاش را زندانی و به قتل رسانیده و سپس در قبر های دستهجمعی دفن کردند.
اما گفته میشود که پیروزی مجاهدین هم تغییری مثبتی را که انتظار میرفت به همراه نداشت و آغازگر جنگهای داخلی در کشور بوده است.
مجاهدین پس از ۱۴ سال مبارزۀ مسلحانه بر ضد نیرو های اتحاد شوروی سابق و حکومت کابل، ریاست جمهوری داکتر نجیبالله را با سقوط مواجه کردند و به تاریخ هشتم ثور ۱۳۷۱ به رهبری حضرت صبغتالله مجددی حکومت اسلامی را به وجود آوردند.
به باور برخی آگاهان افغان حکومتها برای بدست آوردن قدرت، تداوم نظام و در نظر گرفتن خواست مردم باید از راههای قانونی و برگزاری انتخابات اقدام کنند، آنچه در همین دههها افغانستان کمتر شاهد آن بودهاست.