پنجاه سال قبل از امروز، در شب تابستانی ۲۶ سرطان، محمد داوود پسر کاکای محمد ظاهر پادشاه وقت افغانستان، با چند تن از افسران جوان اردوی افغانستان رژیم شاهی را سرنگون ساخت و اولین جمهوریت را در افغانستان تاسیس کرد.
صبحگاه بیست وششم سرطان رادیو کابل نشرات عادی خود را قطع نموده به نشر مارشهای نظامی پرداخت و مردم را به شنیدن سخنرانی محمد داوود خان، که در کابل و فرانسه تحصیل کرده بود، دعوت کرد.
قاضی ابراهیم شهاب ۷۶ ساله که آن زمان در کابل وظیفه داشت چشم دید خود را از آنروز چنین حکایت میکند:
"روز گفته نمی توانم کودتا در شب شده بود. هر چیزی که در شب شده بود در قطعات {نظامی} بوده، در بیرون هیچ آثار و علائمی نبود، نه صدای فیر و نه کدام چشم دید برخورد، هیچ چیز نبود. مثل روزهای عادی هر کس مصروف زندگی نورمال خود بود. من خودم صبح ساعت شش و نیم یا هفت میخواستم رادیو را بگیرم، رادیو به صورت عموم ساعت شش صبح شروع می شد. دیدم که در رادیو صحبت یا گپی نیست صرف یک موزیک است می چلد باز ساعت هفت و بیست دقیقه بود که موزیک قطع شد و داوود خان آمد و اولین بیانیۀ خود را ایراد کرد."
پادشاه وقت محمد ظاهر شاه در سفر خارجی در روم پایتخت ایتالیا بود و امور مهم دولتی را پسرکاکای وی سردار ولی سرپرستی میکرد.
افسران طرفدار داوود خان در یک حرکت برق آسا ارکان مهم ملکی و نظامی دولت را خلع قدرت کردند و نظربند ساختند.
سردار محمد داوود خان بعد از پیروزی در اولین بیانیه خود به مردم گفت که این حرکت به هدف اصلاحات و جلوگیری از رشد جریانات ارتجاعی راه اندازی شده است.
وی گفت که دموکراسی در نظام شاهی به یک سیستم طبقاتی فاسد تبدیل شده بود. او جمهوریت را موافق با روحیۀ حقیقی اسلام دانست و بر حاکمیت ملی تاکید کرد:
"باید به اطلاع شما برسانم که دیگر این نظام از بین رفت. و نظام جدیدی که عبارت از نظام جمهوریت است و با روحیۀ حقیقی اسلام موافق است جایگزین آن گردید. رفقای من و من از صمیم قلب این اولین جمهوریت افغانستان عزیز را به شما تبریک میگوئیم و آن را برای سعادت و سرفرازی افغانستان و ملت افغانستان مسعود و میمون میخوانم."
محمد داوود اولین رئیس جمهور افغانستان که در آغاز متمایل به نظام سوسیالیستی بود در شرایط جنگ سرد کشورهای دور و همسایه را نیز اطمینان داد.
وی گفت که افغانستان سیاست بی طرفی و عدم انسلاک در پیمان های نظامی را دنبال خواهد کرد.
دوکتور حسن شرق، سید عبدالاله، پاچاگل وفادار ، فیض محمد و نعمت الله پژواک از اعضای بارز اولین کابینه جمهوریت پنداشته میشوند.
در سالهای اول جمهوریت با سرعت روی پلانهای انکشافی پنج ساله که در دوران صدارت تقریباً ده سالهاش طرحریزی شده بود، تمرکز کرد.
حتی پروژه های بزرگ مانند بند سلما، کمال خان و دیگر پروژه ها که در سالهای اخیر تکمیل شد و در آن زمان طراحی گردید.
اما اینکه آیا اصلاحات براندازی نظام پابرجای شاهی را ایجاب میکرد و اهداف جمهوری خواهان تا چه حدی برآورده شد و عوامل اصلی این حرکت چه بود، موضوعات قابل بحث است.
"تغییرات بنیادی"
جنرال ضیا مجید اولین قوماندان گارد ریاست جمهوری که در این تحول دست داشت و از موسسان جمهوریت پنداشته میشود در صحبت با رادیو آزادی گفت که هدف تغییرات عمیق و بنیادی بود.
دولتشاهی به گفته وی پوسیده شده بود و هیچ کاری انجام نمیشد.
وی بدون اینکه از کدام کشوری نام ببرد، میافزاید که نظام جمهوری با مخالفت همسایه ها و قدرتهای جهان روبرو گردید:
"اما حیف که عمر نظام جمهوری کم بود و همه پلان هایشان جامه عمل نپوشید. یک عده همسایه هایی ما که در مخالفت شدید با افغانستان و مردم افغانستان بودند و به شمول قدرتهای بزرگی که در دشمنی قرار داشتند، متاسفانه برای تخریب نظام جمهوری دست به کار شدند و مرحوم داوود خان شهید و نظام جمهوری ازهم پاشید."
"اشتباه جبران ناپذیر"
اما حمید صدیق سفیر سابق افغانستان در برلین از حامیان شاه فقید محمد ظاهر شاه، در اظهارات خود به رادیو آزادی، حرکت ۲۶ سرطان را یک اشتباه بزرگ جبران ناپذیر تاریخی عنوان کرد.
وی با ابراز احترام به شخصیت سردار محمد داوود خان اما گفت که سقوط نظام شاهی که چندین صد سال سابقه داشت و با درنظرداشت شرایط منطقه و جهان گام به گام پیش میرفت به نفع مردم و مملکت افغانستان تمام نشد.
وی دهه قانون اساسی را یکی از بهترین دوره های افغانستان میداند:
"و این یک جفای بود که شما میبینید تا به امروز افغانستان هیچ به حال نمی آید. سیستمی که در افغانستان در آن زمان جاری بود خصوصاً دهه قانون اساسی یکی از بهترین دوره های افغانستان بود که آهسته آهسته به طرف درست و به شکلی که مردم افغانستان میخواست روان بود. حتی شما میفهمید که بهترین فابریکه ها، فابریکه های کوچک و بزرگ در آن زمان در افغانستان تاسیس شده بود که بعد از آن در طول چهل سال بعدی دوباره تکرار نشد."
"سرآغاز جنگ قدرت"
بسیاری از کارشناسان به این باور اند که کودتای ۲۶ سرطان زمینه ساز تغییرات بعدی در افغانستان شد.
برخی افسرانی که در این تحول دست داشتند در براندازی نظام نوتاسیس جمهوری و رژیم های بعدی سهم گرفتند.
پوهاند نصرالله ستانکزی استاد سابق حقوق و علوم سیاسی پوهنتون کابل به این باور است که کودتای ۲۶ سرطان سرآغاز جنگ قدرت در افغانستان شد.
آقای ستانکزی میگوید که در نتیجۀ این کودتا نظام شاهی عنعنوی در تاریخ معاصر افغانستان که در سال ۱۷۴۷ میلادی توسط احمدشاه درانی تاسیس شده بود سقوط کرد و افغانستان وارد یک مرحله جدیدی زندگی تحت نظام جمهوری گردید.
این کودتا بگفتۀ آقای ستانکزی با آرمان های ترقی خواهانه سردار محمد داوود آغاز اما سپس درگیر اختلافات درونی شد:
"اول اینکه یک نظام شاهی مشروطه در نتیجۀ یک کودتای نظامیان سقوط میکند که او هم عناصر مختلف و متعدد با افکار متعدد بخصوص با افکار چپ وارد صحنه میشود و دموکراسی افغانستان را که در نتیجه دو دوره دموکراسی دوران اعلیحضرت ظاهر شاه شکل گرفته بود نقطۀ پایان میگذارد که متاسفانه تا امروز آن دموکراسی اعاده شده نتوانست با وجود اینکه در بیست سال جمهوری اسلامی هم اقداماتی برایش صورت گرفت و متاسفانه روند طبیعی را که عصر شاهی گرفته بود او را بخود نگرفت."
ستانکزی بیشتر میگوید:
"متقابلاً یک حکومت نیمه دیکتاتور به میان آمد که خودش هم دو مرحله داشت. در مرحله اول طبیعتاً برخی از اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان که یک حزب چپی و متمایل به مارکسیسزم لیننیزم بود به صحنه آمدند و مرحله دوم مرحلۀ بود که داوود خان خواست که با ساختن یک حزب جدا عناصر چپ را از حکومتش پاک کند و تمایلاتی پیدا کند به طرف غرب."
اوضاع منطقه و جهان
سالهای نزده هفتاد قرن بیست اوج رویایی جنگ سرد میان دو قطب جهان، اتحاد شوروی سابق و غرب به رهبری امریکا بود.
جنگ در ویتنام جریان داشت. امریکا و شوروی سخت تلاش میکردند که از نفوذ طرف مقابل خصوصاً در نزدیکی سرحدات خود جلوگیری کنند.
خاطره بحران موشکی سال ۱۹۶۲ در کیوبا که امکان داشت منجر به جنگ هستوی شود در اذهان سیاستمداران جهان زنده بود.
دو دهه پیش از تحول ۲۶ سرطان افسران جوان اردوی مصر به رهبری جنرال نجیب در سال ۱۹۵۲ در یک حرکت مشابه ملک فاروق پادشاه وقت مصر را خلع کردند که سپس جمال عبدالناصر یکی از این افسران قدرت را در دست گرفت و با ملی گرایی و تمایل به سوسیالیزم چون یک رهبر کاریزماتیک وارد عرصه سیاست مصر و منطقه شد و از افغانستان نیز دیدن کرد. کشورهای منطقه و جهان به تدریج از تسلط استعمار خارج میشدند.
در شبه قارۀ هند سالیان پیش از تحول ۲۶ سرطان دو دولت هند و پاکستان با نظام های جمهوری تاسیس شده بودند.
در لیبیا، یمن، شام و عراق هم جنبش های جمهوری خواهی در اقتدار بودند یا مبارزه میکردند. جمهوریخواهان رژیم های سلطنتی را وابسته میدانستند. بادهای موافق جمهوری خواهی در منطقه با تندی میوزید.
فضای سیاسی بعد از جمهوریت در افغانستان
ناظران میگویند بعید نیست که حرکت جمهوریخواهی به رهبری داوود خان از تحولات منطقه الهام گرفته باشد.
اما بعد از اعلان جمهوریت در افغانستان طوریکه آقای ستانکزی اشاره کرد فضای سیاسی در این کشور محدود ساخته شد.
احزاب سیاسی چه راستگرا و چه چپی دیگر مانند دهه دموکراسی زمان شاهی در افغانستان آزادانه فعالیت نداشتند.
رئیس جمهور داوود خان عزم داشت کشور را توسط نظام تک حزبی رهبری کند و در صدد محدود ساختن نفوذ جریان چپ و اسلامگرایان برآمد و افکار آنها را وارداتی خواند.
او همچنین تلاش کرد که روابط با شوروی وقت را محدود سازد و مناسبات با کشورهای اسلامی را تقویت بخشد.
محمد داوود خان در سالیان اخیر زمامداری خود یک سفر ناموفق به مسکو داشت، همچنین از مصر، عربستان سعودی، ایران و پاکستان که در آن زمان هم پیمانان امریکا بودند بازدید کرد و وعدههای کمک فراوان به وی صورت گرفت.
اما کودتای ثور سال ۱۳۵۷ به وی مجال نداد و با هفده تن از اعضای خانواده خود به شمول زنان و اطفال کشته شد.