طالبان در دوران حاکمیت شان در افغانستان در سالهای دهه ۹۰ میلادی، هیچگاهی نتوانستند بر ولایت کوهستانی بدخشان در شمالشرق این کشور مسلط شوند.
امروز، اما این گروه بر بخشهای بدخشان که در همسایگی تاجکستان، پاکستان و چین قرار دارد، تسلط دارند و به گفتۀ مردمان محلی حاکمیت سختگیرانۀشان را در آن جا دوباره احیا کردهاند.
ولسوالیهای وردوج و یمگان بدخشان از سه سال زیر ادارۀ شورشیان طالبان بوده اند.
آنان همچون گذشته خود را امارت اسلامی افغانستان میخوانند و به گفتۀ بسیاری از باشندگان ولسوالی وردوج، این گروه همچنان بر محور محدود کردن آزادیهای فردی، تحمیل جدایی جنسیتی، اعمال قوانین سختگیرانه و مجازات زیر نام قانون شریعت اسلامی چرخیده است.
در حالی که ایالات متحده با نمایندگان طالبان سرگرم گفتگوی صلح است، بسیاری از مردم در افغانستان به این باور اند که دیدگاه شورشيان پس از ۲۵ سال جنگ، چندان تغییر نکردهاست.
میناگل عثمانی، یک زن ۲۴ ساله و باشندۀ اصلی ولسوالی وردوج بدخشان است.
او از نخستین کسانی است که با خانوادهاش پس از سقوط وردوج به دست طالبان در سال ۲۰۱۵ به ولسوالی بهارک گریخت.
در یک گفتوگوی تیلیفونی، میناگل به رادیو آزادی گفت، نخستین تغییر عمدۀ طالبان وضع قوانین سختگیرانه در برابر زنان بود.
او افزود: " آنان اجازه نمیدهند که زنان بدون محرم از خانه بیرون برآیند."
میناگل گفت، در مقایسه با دولت افغانستان، طالبان قادر به ارائه خدمات اساسی نیستند:
"آنها مکتبها و کلینیک صحی را بسته بودند. پس از آن که بزرگان محلی میانجیگری کردند، مکتبها را دوباره باز کردند، اما کلینیک بسته ماندهاست، که واقعاً بر زنان باردار و مادران جوان طفلدار اثر میگذارد."
یک دهقان که در وردوج زندگی میکند، میگوید مجازات شدید اسلامی از سوی طالبان را در محل دیده است.
طالبان قوانین شرعی سختگیرانۀ را اعمال میکنند که مشمول مجازات سنگین از جمله قطع دست سارق، سنگسار و دره زدن زناکار و شلاق زدن میخوار میشود.
او از ترس بازداشت از سوی طالبان نخواست نامش گرفته شود.
دهقان وردوجی در گفتوگوی تیلیفونی با رادیو آزادی بیشتر گفت:
"من کسانی را دیدهام که سنگسار شدهاند، دستها قطع شدهاند و مردم شلاق خورده اند. اگر زنان بدون سرپرست مرد بیرون بروند، شلاق میخورند."
او گفت، خودش نیز چندین بار توسط طالبان لت و کوب شدهاست و اینکه آمدن طالبان به منطقۀ شان ناداری را افزایش دادهاست.
او افزود:
"مواد خوراکی کم است و با وجود این، جنگجویان طالبان اغلب مردم را مجبور میکنند تا برای شان غذا آماده کنند."
او می گوید امیدوار است، محلۀ شان دوباره به دست حکومت بیافتد:
"صحبت با مقامهای دولتی بسیار آسان تر بود. آنها گاهی گوش میکردند. طالبان تنها از ما انتظار دارند که اطاعت کنیم."
به تازگی، طالبان در تلاش برای رساندن پیامشان به جمع بزرگی از مردم، از انعطاف پذیری در برخی از سخترین سیاستهای خود سخن گفته و افزوده اند که آنان به دنبال انحصار قدرت نیستند و آمادۀ جور آمد هستند.
طالبان به تازگی اعلام کردهاند که "به تمامی حقوق زنان متعهد هستند." اما، این تعهد ظاهراً در پوشش یک هشدار پیشکش میشود.
در بخشی از بیانیۀ طالبان در پنجم ماه فبروری چنین آمده است:
" اسلام و سپس عنعنۀ افغانی دو ارزش عمدۀ ملت مجاهد افغان است. بنابرین، امارت اسلامی نیز به تمامی حقوق زنان در همین چارچوب متعهد است. سیاست امارت اسلامی دفاع از حقوق زنان است تا حقوق قانونیشان نقض نشود و کرامت انسانی و ارزشهای افغانی در معرض تهدید قرار نگیرد."
از سوی دیگر، طالبان خواهان جایگزینی قانون اساسی کنونی افغانستان اند، قانونی که مشمول کنوانسیونهای بینالمللی حقوق بشری میشود.
در بخشی دیگر بیانیۀ ماه فبروری طالبان چنین آمدهاست:
"امارت اسلامی افغانستان لازم میداند که قانون اساسی باید بر اصول دین اسلام، منافع ملی، دستآوردهای تاریخی و عدالت اجتماعی استوار و باید به کرامت انسانی، ارزشهای ملی و حقوق بشر متعهد باشد و بتواند تمامیت ارضی کشور و تمام حقوق همه شهروندان را تضمین کند."
اشلی جکسون، پژوهشگر موسسۀ "انستیتوت توسعه در خارج" مستقر در لندن، در بارۀ حاکمیت طالبان در مناطق روستایی افغانستان تحقیق کردهاست.
او به وبسایت گندهارا گفت، رهبری طالبان از اشتباهات این جنبش و نیز چالش هایی که در هنگام حاکمیت اش با آن رو به رو بود، آموخته است.
اشلی افزود، با آن که طالبان اکنون از مصلحت گرایی پیروی میکنند، هنوز هم در عملکرد شان یک نوع پیوستگی و تداوم احساس میشود.
او گفت:
"این که جنگجویان {طالبان} از لحاظ دیدگاه و ایدیولوژی چقدر تغییر کرده اند، پرسش برانگیز است. در اصل آنان یک جنبش بسیار محافظه کار و استوار بر اصول روستایی هستند که تلاش دارند یک شکل خالص حکومت اسلامی را بازگردانند، چیزی که بسیاری از عناصر مشابه سالهای دهۀ نود میلادی را در بر میگیرد."
به اساس شبکۀ تحلیلگران افغانستان، برخی از روحانیون بدخشان و مردم محلی از دهۀ نود میلادی، بخشی از جنبش طالبان بودهاند.
به غیر از یک نبرد مهم در سال ۱۹۹۸، تسلط جمعیت اسلامی در بدخشان هرگز به چالش کشیده نشد.
شبکۀ تحلیلگران افغانستان در گزارشی گفته است، طالبان به کمک فرماندهان محلی تاجک که اکثریت آنها در مدارس مذهبی پاکستان درس خوانده بودند، روند استخدام خود را در سال ۲۰۰۴ سرعت بخشیدند.
در ادامۀ گزارش آمدهاست، در سال ۲۰۱۲، فعالیتهای نظامی و استخدام فارغ التحصیلان مدرسهها در افغانستان و پاکستان افزایش یافت و بسیاری از جنگجویان طالبان در بدخشان از ولسوالی استراتژیک وردوج هستند.
پس از تصرف ولسوالی وردوج در ماه اکتوبر سال ۲۰۱۵، طالبان بر ولسوالی یُمگان نیز مسلط شدند.
از جمع ۲۸ ولسوالی بدخشان، طالبان گاه گاهی بر ولسوالیهای جرم، راغستان و کوهستان نیز یورش برده یا این که بر بخشهای کوهستانی آنها مسلط شدهاند.
نیروهای افغان توانسته اند چند منطقۀ از دست رفته را دوباره به دست آورند، اما طالبان هنوز کنترول ولسوالیهای وردوج و یمگان بدخشان را در دست دارند.
محمد دولت خاور، ولسوال وردوج، اکنون در ولسوالی بهارک است.
او میگوید ۱۳۰۰ خانواده که از دست طالبان از وردوج فرار کردهاند، اکنون در شرایط بحرانی در بهارک زندگی میکنند.
خاور در یک گفتوگوی تیلیفونی به رادیو آزادی گفت که از جمع ۱۹ مکتب در وردوج شماری از مکتبها پس از دو سال دوباره باز شدهاند.
به گفتۀ خاور، هشت مکتب ابتداییه و متوسطۀ دخترانه هم با پادرمیانی بزرگان محلی به روی شاگردان دختر باز شدهاند.
او گفت:
"در مجموع، زندگی به سختی پیش میرود. آنها خدمات، پروژهها و هر گونه چشم انداز کار را از دست دادهاند. ناداری زیاد است."
مولوی عبدالوهاب مجدی، ۳۸ ساله، استاد سابق دارالمعلمین ولسوالی وردوج است.
او به رادیو آزادی گفت، از هنگامی که طالبان وردوج را گرفتند، این نهاد تحصیلی بسته شدهاست و بیش از صد محصل دختر از تحصیل بیبهره شدهاند.
با این حال، او تغییراتی را در رفتار طالبان میبیند:
"دو سال اول وحشت حکفرما بود. اما از سال گذشته آنها تغییر کردهاند و اکنون در برخورد با مردم از احتیاط کار میگیرند."
رحم الدین، ۴۹ ساله باشندۀ وردوج که اکنون در بهارک به سر میبرد، امیدوار است که اگر صلح بیاید با خانواده ۱۲ نفریاش به وردوج باز میگردد.
او از تلاشهای مداوم برای برقراری صلح با طالبان پشتیبانی میکند، اما انتظار دارد که حقوقشان حفظ شود و جانشان در امان بماند.
او به رادیو آزادی گفت:
"ما از صلحی حمایت میکنیم که در آن حقوق همه مردم حفظ شود. در غیر آن، بدبختی ما پایان نخواهد یافت و صلحی هم وجود نخواهد داشت."