حمید در ایران به مواد مخدر معتاد شد و در بیست سالی که از خانوادهاش دور بود، مواد مخدر استفاده کرده است، اما حمید حال در یک اداره غیر دولتی در بخش ترمیم سامان آلات برق کار میکند.
وی در مدت بیست سال انواع مختلف مواد مخدر را در داخل و بیرون از افغانستان استفاده کرده است، وی بیست سال از خانواده و عزیزانش به دور زندگی کرد. حمید مشکلات زیادی را در زندگی خود تجربه کرده، اما با گذشت این همه حال وی در یک اداره غیر دولتی در کابل کار میکند.
حمید دریشی سبز رنگ به تن دارد و در یک کارخانه بزرگ ترمیم سامان آلات برق سر گرم کار است. وی در رابطه به چگونگی ترک نشه و آغاز زندگی عادی خود به رادیو آزادی چنین گفت:
" در ایران معتاد شدم، کارهای شاقه را انجام میدادم. از سگرت آغاز کردم و حتی تا پودر استفاده کردم. بیست سال مواد مخدر دود کردم و یک سال زندان را نیز سپری نمودم. زمانی که به خانه آمدم، خویشاوندانم در تداوی من با من همکاری کردند. حال خوب استم و در اینجا کار میکنم. در ابتداء کار کرده نمیتوانستم، همه از من نفرت میکردند."
همکاری اعضای خانواده و نفرت حمید از مواد مخدر منجر شد تا نخست وی به مرکز تداوی معتادین در لوگر برود و بعداً در یک شفاخانه در پکتیا بستری شد.
محمد مسرور داکتر معالج حمید در رابطه به مراحل تداوی وی چنین گفت:
" حمید از سوی دفتر مرکز ولایتی ما در لوگر به پکتیا معرفی شد. در آنجا سه ما تحت تداوی بود. حمید فرد فعالی بود و دو ماه در آنجا به عنوان رضا کار خدمت نمود. برای دو سال تحت مراقبت و نظارت ما بود و حال صحت یاب شده و وظیفه اجراء میکند."
اعتیاد به مواد مخدر همه دار و ندار حمید را از وی گرفته بود، پس از تداوی وی نیاز داشت تا وضعیت اقتصادی خانوادهاش را بهبود بخشد. حمید پس از تلاشهای زیاد در یک موسسه غیر دولتی مقرر گردید. داکتر منصور مسئول این موسسه در رابطه به این که چرا حمید از میان دهها داوطلب به کار گماشته شد، برایم گفت:
" پنج سال قبل ما به یک کارمند مسلکی نیاز داشتیم. پُست را اعلان کردیم و حمید نیز برای این پست درخواست داد. حمید در مقایسه به دیگران برای ما فرد با تجربه و مناسبی بود، از همین رو وی را مقرر کردیم. حال وی مسئول تخنیکی دفتر مرکزی ما است و سامان آلات برقی را ترمیم میکند. وی در یک زمان چندین کار را به پیش میبرد و روحیه بلند کاری دارد، زیرا مشکلات زیادی را متقبل شدهاست."
اعضای خانواده حمید در گذشتهها به دلیل اعتیاد به مواد مخدر از وی نفرت داشتند، اما یک عضو خانواده حمید میگوید که با ترک اعتیاد وی با خانوادهاش پیوست و زندگی خوش و با همی دارند:
" حمید مامای من است. من کودک بودم که وی به ایران رفته بود. من در آن زمان نمیدانستم که ماما دارم. مادر کلانم برای وی میگریست. حال وی صحتمند است و تمام روز کار میکند. حال تمامی اعضای خانواده در کنار وی خوش استند. نفرت خانواده باعث شد که وی نشه را ترک کند."
باور بر این است که بیشتر معتادين به علت بیکاری پس از تداوی دوباره به نشه رو میآورند و از دید اقتصادی نیز بار دوش خانوادهشان میشوند، اما حمید به دلیل عزم قوی و مسلکش موفق شد که اعتیاد را ترک و در تقویت دوباره اقتصاد خانواهاش مفید واقع شود.