معصومه کوثری داستان نویس افغان با شخصیت های خرد داستانی اش در واقع داستان هایی برای بزرگسالان می نویسد. این شخصیت های خرد واقعیت های کلانی را خلق و یا حمل می کنند. هر شخصت داستانیش یا ترمیم کنندهء واقعیت هاست یا منتقد آن، خصوصاً داستان «پرواز شکسته» اش یک چنین شخصیت هایی دارد. معصومه کوثری متولد سال 1353 و اصلاً انجنیراست. در برنامهء این هفته داستان «پرواز شکسته» را بر می گزینیم و به کمک یکی از منتقدان آن را بررسی می کنیم.
گاه گاهی مضامین و مفاهیمی در آثار دو شاعر، دو نویسنده و دو اندیشور پیدا می شوند که به هم نزدیک و مشابه اند. ممکن است یک چنین حالات از روی توارد و تصادف باشد و یا هم قصد و عمدی در آن موجود باشد. در شعر اگر بیت، مضمون و مفهومی استقبال و تضمین شود جواز دارد. همچنان اگر این مفاهیم و مضامین به شکلی ارایه شود که ضرری به مال شاعر اول وارد نشود کار ناشایستی نیست. در این حال باید قدرت سخن آدم دومی برابر یا بالاتر از شخص اولی باشد.
هر جایی که سخن بر تصویر سازی بکر و زیبا در شعرباشد نام بشیر رحیمی شاعرافغان، متولد سال 1350 در ولایت بلخ، به ذهن می آید. بشیر رحیمی تا به حال دو مجموعهء شعر به چاپ رسانده است . مجموعهء «در شرف ماه » نام او را سر زبان ها انداخت. شعر وی به مسایل سیاسی و اجتماعی نزدیک است ، اما از تغزل بی بهره نیست. در برنامهء این هفته به کمک دو منتفد به سراغ اشعار او می رویم.
در این تازه گی ها مجموعهء « شعر جوان کابل» از جانب خانهء ادبیات افغانستان به چاپ رسید. این مجموعه نمونهء آثار 22 تن از شعرای دری زبان و چهار تن شاعران پشتو زبان را در خود جا داده است. متصدیان نشر این اثر مدعی اند که چاپ کتاب از روی نیاز صورت گرفته است، زیرا نمونهء کاملی از یک چنین مجموعه وجود نداشته است. « شعر جوان کابل» اگر بتواند چهرهء کامل شعر جوان کابل را نمایش بدهد چاپ آن کار شایسته یی خواهد بود ، اما شک و تردید هایی وجود دارد مبنی بر این که مجموعهء « شعر جوان کابل» یک اثر کامل نیست.چرا؟
تا یک دههء پیش تعداد شاعران زن در افغانستان در حد شمار بود، اما با ظهور چهره های نو و جوان آرایش کمی و کیفی در شعر زن تغییر کرده است، اگر هم شعر تعداد کمی مورد پذیرش مخاطبان قرار گرفته است. از این شمار یکی هم مریم میترا شاعر بسیار جوان افغان می باشد که از چند سالی به این سو شعر می سراید. میترا آمده است که به قول خودش با سروده هایش از وضعیت زنده گی ناهنجار، محدود و مسدود زنان افغان بگوید و با آن برای تغییر این وضعیت مبارزه کند.
هزار سال و اندی پیش، در دربار سلطان محمود غزنوی شاعری حضور داشت که به زودی لقب ملک الشعرایی را از آن خود ساخت و با قصایدی که می سرود ثروتش به حدی رسید که از نقره دیگدان ساخت و صاحب بدره ها و برده ها شد. قصاید او هر چند در مدح سلطان است اما از روی آن قدرت بیان، حسن گفتار و احاطهء نظرش بر صنایع ادبی واضح می گردد. این شاعرنام آور ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری بلخیست.
بیشتر "لود" شود