اکرم در خانه نشسته و به یکبارگی دروازه خانه شان تک تک میشود. وقتی وی دروازه را باز میکند، با همسایه شان سلیم روبرو میشود و سلیم خیلی قهر است. سلیم با اکرم دعوا میکند و پس از چند لحظه سلیم اکرم را از یخنش گرفته و وی را به ولسوالی میبرد. دعوای سلیم و اکرم بر سر چیست؟ چرا این دو همسایه باهم درگیر میشوند؟ ادامه داستان را در این درامه میشنویم.