با آنکه ترس و وحشت در این اواخر بالای شهر کابل سایه منفی انداخته اما کودکان افغان به بازیهای شان با جوش و خروش میپردازند.
عید، بهانۀ که همه کودکان را کنار یکدیگر شان قرار میدهد و فرصت برای بازی فراهم میکند.
در اوج بیم و نا امیدیها، کودکان بی خیال از وضعیت به شور و شادیهای شان می پردازند.
شیوه بازی کودکان افغان اما نسبت به گذشته تغییر کرده و برخی آنان به بازیهای قدیمی دوران پدران و پدر کلانهای شان علاقه چندانی ندارند.
در روزهای عید، هر ولایت بازیهای مخصوص محلی خود را دارند. اما تخم جنگی، کاغذ پران بازی، سنگاندازی، گیرکان، دنده کلک، توپ بازی و غورسی از بازیهای پُر هیجان و پُر طرفدار کودکان و نوجوانان است.
اما این بازیها جای خود را به بازیهای جدید و کمپیوتری در بیشتر شهرها دادهاست.
با پیشرفت علم و تکنالوژی زندهگی اطفال نیز متحول شده و بسیاری آنان در خانههای شان مصروف بازیهای کمپیوتری و گیمها میباشند.
به یکی از خانهها در شهر کابل رفتم تا از نزدیک مشاهده نمایم که کودکان آنها به چه بازیهای مصروف هستند.
زمانیکه وارد این خانه شدم فضای آن بسیار آرام به نظر میرسید و تنها از یک اتاق صدای کودکانی شنیده میشد که میگفتند حالا نوبت من است ریموت را برای من بده.
از آنها پرسیدم که بیشتر مصروف کدام بازی ها اند:
"اسم من عثمان است، در روزهای عید گیم میزنیم، میریم چکر هرجا و ساعت خود را تیر میکنیم."
"نام من کریم است ،در روزهای عید گیم میزنیم، گیمهای (جی تی اف، فوتبال، آی تی کن و بلول)."
اما از طرف دیگر بازیهای سنتی بین کودکان در ولایتهای مختلف جای خود را دارد.
به یکی از قریهها سری زدم تا ببینم که کودکان آنها در روزهای عید مصروف چه بازیهای هستند.
این کودکان میگویند که به بازیهای قدیمی چون تشله بازی، گیرکان بیشتر علاقه دارند.
شماری از آنان میگویند:
"نام من سلیمان است، روزهای عید میریم یک چکر پارک چکر، تشله بازی و گیرکان میکنیم."
"نام من نصیر است، روز عید میریم خانه خاله و مامایم، خانه که آمدیم تفنگچه میخریم اگر تفنگچه نبود تشله میخریم و در خانه بازی میکنیم."
در عین حال شماری از بزرگ سالان میگویند که بازیهای امروزی تا زمان آنها کاملا فرق کردهاست.
به گفته آنان جای بازیهای سنتی از قبیل توپدنه، غرسی را گیمهای کمپیوتری و موبایل اخذ کردهاست.
شماری از آنها میگویند:
"نام من محمد نسیم است ،او بازیهای سابق نیست، سابق توب دنده و غورسی، اس پلست که بود اگر در اطرافها باشد، باشد اگر نه در اینجا خو نیست."
"اسم من زید الله است، حال بازار بازی جوانان را گیم گرفتهاست، اگر واقعیت بگویم حال گیم مبایل زیاد شده است. میروند در گیم خانهها اونجه گیم میزنند."
از میان همه بازی ها، تخم جنگی و گدی پران بازی بیشتر رایج و محبوبیت زیاد دارد.
بعضی از نوجوانان در آفتاب کنار دیوار، جمع شده تُخم جنگی میکنند.
آنان میگویند:
"سمیر هستم، تخم جنگی میکنیم، اول ما تخم میچشیم تا سخت باشد باز جنگ میدهیم از هر کسی که شکست میبازد."
گدی پران بازی هم طرفداران خاص خود را دارد.
روزهای مناسبتی آسمان شهر کابل پر از کاغذ پران است که نوجوانان آن را به سمت آسمان رها میکنند.
یک تن از علاقمندان این بازی افزود:
"حکمت الله هستم کاغذ پران بازی میکنیم در تپه نادر خان و بسیار خوش هستیم."
در کنار این، بازیهای مخصوص برای دختران نیز هستند.
دختران بیشتر با هم جمع میشوند، گیرکان، آبوبه جان و قوقو برگ چنار را اجرا میکنند.
یکتن ازین دختران گفت:
"نام مه عفیفه است
آبوبه جان آبو به
دستم گلم شرابه
شراب ما خوردنی
بیش حاکم بردنی
حاکم حاکم زن کده
دول به آردن کده"
بازیهای کودکان نیز متاثر از وضعیت امنیتی شدهاند.
یکتن درین مورد گفت:
" وحید هستم پارکها نفر پر میبود اما فعلاً خالی شده مردم میترسند چون اختطاف میشوند دزدی میشوند."
با این حال شماری از خانوادهها پیشرفت تکنالوژی در قسمت بازیهای اطفال را تا حدی مؤثر میدانند، اما تاکید دارند که مصروف بودن بیش از حد اطفال با بازی های کمپیوتری تأثیرات منفی بالای تربیت و اذهان آنان بجا میگذارد.
یکتن درین مورد به رادیو آزادی گفت:
"فیروزه شوکت هستم متأسفانه شیوه بازی تغییر کرده اما از بازیهای که بیشتر کودکان استفاده میکنند سلاح است و تاجران ما تفنگ و مرمی میاورند."
به گفته آنان، بازی های کمپیوتری مؤثر است اما در پهلوی آن گیمها و فلمهای نیز وجود دارند که کودکان را به گمراهی میکشاند.
اکثر خانوادهها تأکید بر تامین امنیت دارند و به دنبال آن از حکومت میخواهند تا جلو ورود بازیچه های جنگی را بگیرد، تا در آینده اطفال شان خشن و لجوج به بار نیاید.
نورالله شایان