آیا پاکستان مانند مصر منفجر خواهد شد؟ این مطلب تحلیلی عنوان مقاله روزنامه واشنگتن پست است. روزنامه می نویسد، بی آیید لحظه ای پاکستان را معادل دوره حسنی مبارک مصر فکر کنیم. هر دو کشور اردوی نیرومند اما حکومت ملکی ضعیف دارند.
هر دو کشور اسماً شریک ایالات متحده امریکا در جنگ علیه القاعده هستند، اما هر دو از فشار امریکا عصبانی می باشند. در سرک های هر دو کشور، آوازه شرمساری و تحقیر امریکا صحبت می شود. روزنامه واشنگتن پست می افزاید، در مصر این دیگ بخار منتج به انقلاب شد که بلند ترین شعار آن "وقار یا بزرگی" بود.
عین تحول می تواند در پاکستان توسعه پیدا کند ولی با در نظر داشت نفوذ تندروان اسلامی در پاکستان، عواقب آن تباه کننده خواهد بود. در عین زمان، روابط میان اسلام آباد و واشنگتن بیشتر زهر آلود است.
روزنامه واشنگتن پست می پرسد، در عقب این معلول غیر عادی روابط، چه پنهان است وچه باید کرد که ترمیم شود؟ آیا اینجا روش یا طریقه ای وجود دارد که استقلالیت و اعتماد پاکستانی را بدون قطع کردن روابط با ایالات متحده امریکا تشویق نمود؟
بنوشته روزنامه، امور بین المللی بعضاً به یک نبرد در تفریحگاه شباهت دارد تا یک اجتماعی از دپلومات ها. کشورها بی احترامی احساس می کنند، عیناً به شکل اطفال در سرک های شهری، آنها از دست دادن آبرو می ترسند.
آنها بعضاً غرور ملی را پیش تر از منافع واقعی فکر می کنند، چنانچه برای سالها قضیه میان رییس جمهور حسنی مبارک و ریسای جمهور ایالت متحده امریکا به چنین شکل وجود داشت که بعداً اوضاع منفجر شد و مردم تعجب کردند که چرا این طور واقع شد.
روزنامه واشنگتن پست می نویسد، غلط فهمی ها اخیراً روابط میان پاکستان و ایالات متحده امریکا را صدمه زده است. هریک طرف دیگر را به بد نیتی و پیمان شکنی متهم می سازند، اما تصویر بزرگتر، غلط فهمی های دوامدار است.
طور مثال، احمد شجاع پاشا رییس اداره استخبارات پاکستان در ماه گذشته به واشنگتن رفت تا نزاع روی بازداشت ریموند دیوید قراردادی سی-آی-ای و حملات طیارات بی پیلوط امریکایی را ترمیم نماید، اما روزی که او واشنگتن را ترک گفت، طیاره بی پیلوط وزیرستان شمالی را هدف قرار داد که مقامات پاکستانی آن را بی حرمتی توضیح کردند.
همچنان اظهارات صریح و علنی مایک مولن لوی درستیز امریکا مبنی برهمکاری اداره استخبارات پاکستان با طالبان و شبکه حقانی را مقامات پاکستانی تحقیر و اهانت تلقی نمودند.
روزنامه واشنگتن پست در اخیر مقاله می نویسد، زمانی که از یک مقام اداره اوباما راجع به روابط میان ایالات متحده و پاکستان سوال شود، آنها فقط می گویند، این کشور در آغاز پارچه پارچه شدن قرار دارد. شاید پاکستان به یک انقلاب ملی مانند مصر ضرورت دارد، جای که مردم تقاضا دارند تا نقش قویتر در تعین سرنوشت آینده شان داشته باشند.
اما گمان نمی رود که در مرحله فعلی، این کار بنفع هیچکس تمام شود به استثنای اسامه بن لادن. دور از انقلاب ملی، پس یگانه راهی که می تواند حاکمیت ملی پاکستان را تقویت نماید اینست که پاکستان برای ختم شورشیان طالب نقش قویتر و قاطع تر اتخاذ نماید که پاکستان و هم ایالات متحده امریکا را بستوه آورده است.
هر دو کشور اسماً شریک ایالات متحده امریکا در جنگ علیه القاعده هستند، اما هر دو از فشار امریکا عصبانی می باشند. در سرک های هر دو کشور، آوازه شرمساری و تحقیر امریکا صحبت می شود. روزنامه واشنگتن پست می افزاید، در مصر این دیگ بخار منتج به انقلاب شد که بلند ترین شعار آن "وقار یا بزرگی" بود.
عین تحول می تواند در پاکستان توسعه پیدا کند ولی با در نظر داشت نفوذ تندروان اسلامی در پاکستان، عواقب آن تباه کننده خواهد بود. در عین زمان، روابط میان اسلام آباد و واشنگتن بیشتر زهر آلود است.
روزنامه واشنگتن پست می پرسد، در عقب این معلول غیر عادی روابط، چه پنهان است وچه باید کرد که ترمیم شود؟ آیا اینجا روش یا طریقه ای وجود دارد که استقلالیت و اعتماد پاکستانی را بدون قطع کردن روابط با ایالات متحده امریکا تشویق نمود؟
بنوشته روزنامه، امور بین المللی بعضاً به یک نبرد در تفریحگاه شباهت دارد تا یک اجتماعی از دپلومات ها. کشورها بی احترامی احساس می کنند، عیناً به شکل اطفال در سرک های شهری، آنها از دست دادن آبرو می ترسند.
آنها بعضاً غرور ملی را پیش تر از منافع واقعی فکر می کنند، چنانچه برای سالها قضیه میان رییس جمهور حسنی مبارک و ریسای جمهور ایالت متحده امریکا به چنین شکل وجود داشت که بعداً اوضاع منفجر شد و مردم تعجب کردند که چرا این طور واقع شد.
روزنامه واشنگتن پست می نویسد، غلط فهمی ها اخیراً روابط میان پاکستان و ایالات متحده امریکا را صدمه زده است. هریک طرف دیگر را به بد نیتی و پیمان شکنی متهم می سازند، اما تصویر بزرگتر، غلط فهمی های دوامدار است.
طور مثال، احمد شجاع پاشا رییس اداره استخبارات پاکستان در ماه گذشته به واشنگتن رفت تا نزاع روی بازداشت ریموند دیوید قراردادی سی-آی-ای و حملات طیارات بی پیلوط امریکایی را ترمیم نماید، اما روزی که او واشنگتن را ترک گفت، طیاره بی پیلوط وزیرستان شمالی را هدف قرار داد که مقامات پاکستانی آن را بی حرمتی توضیح کردند.
همچنان اظهارات صریح و علنی مایک مولن لوی درستیز امریکا مبنی برهمکاری اداره استخبارات پاکستان با طالبان و شبکه حقانی را مقامات پاکستانی تحقیر و اهانت تلقی نمودند.
روزنامه واشنگتن پست در اخیر مقاله می نویسد، زمانی که از یک مقام اداره اوباما راجع به روابط میان ایالات متحده و پاکستان سوال شود، آنها فقط می گویند، این کشور در آغاز پارچه پارچه شدن قرار دارد. شاید پاکستان به یک انقلاب ملی مانند مصر ضرورت دارد، جای که مردم تقاضا دارند تا نقش قویتر در تعین سرنوشت آینده شان داشته باشند.
اما گمان نمی رود که در مرحله فعلی، این کار بنفع هیچکس تمام شود به استثنای اسامه بن لادن. دور از انقلاب ملی، پس یگانه راهی که می تواند حاکمیت ملی پاکستان را تقویت نماید اینست که پاکستان برای ختم شورشیان طالب نقش قویتر و قاطع تر اتخاذ نماید که پاکستان و هم ایالات متحده امریکا را بستوه آورده است.