برشنا یک تن از باشنده های کابل و کارمند متقاعد وزارت اقتصاد می گوید که بنابر مشکلاتی اقتصادی بعد از تقاعد در بخش تلاشی مرکز تجارتی گلبهار سنتر در کابل کار می کند...
در این برنامهء رنگ های زندگی با عبدالهادی یک تن از باشند های شهر کابل صحبت شده است. عبدالهای می گوید که از صنف دوازده فارغ شده و بنابر مشکلات اقتصادی نتوانست به تحصیلات عالی خویش ادامه دهد...
غلام سخی کهن سال در شهر کابل دروازه بانی می کند، بدون خستگی تلاش برای امرار معیشت زنده گی تلاش دارد و در این کهن سالی می خواهد زن نو بگیرد بقه را از خود او بشنوید:...
جمیله آذر محصل سال اول پوهنځی علوم سیاسی است و هدف خود از انتخاب این رشته را نبود اشخاص دلسوز در حکومت خوانده و می گوید، می خواهد در این راستان به هموطنان خود کمک کرده باشد:
خلیفه اکبر یک تن از باشنده های کابل در مصاحبه با خبرنگار رادیو آزادی گفت، زمانی خیاط بود و فعلاً پینه دوزی می کند. وی می گوید که از همین پینه دوزی خرچ فامیل و کرایه خانه را باید پیدا کند.
ولسوالی پغمان کابل نظر به موقعیت و مناظر زیبای طبعی اش از سال های متمادی بدین سو به حیث میله جا برای مردم افغانستان خاصتاً برای مردم کابل می باشد. در این برنامهء رنگ های زندگی خبرنگار رادیو آزادی به این ولسوالی رفته و با یک جوانی که با فامیل اش برای میله آمده، صحبت کرده است...
جواد یک تن از باشنده های کابل در این شهر برای پیدا کردن پول کراچی رانی می کند. جواد در صحبت با خبرنگار رادیو آزادی گفت که کارش از صبح وقت آغاز می کند. وی گفت که شاگرد صنف دهم مکتب نیز می باشد...
در این برنامهء رنگ های زندگی با یک زن کهن سال افغان صحبت شده است. اسم این زن نفس گل است و 65 سال عمر دارد. نفس گل می گوید که در منطقه چهار قلعهء کابل مصروف دکانداری است. بقیه گپ های نفس گل را از زبان خود وی بشنوید...
خالده پوپل مسوول کمیتهء فوتبال بانوان افغانستان علاقمندی خاص به ورزش فوتبال دارد و اینکه فوتبال بانوان افغان تا چه حد پیشرفت های داشته از او بشنوید:
ماجتی یک تن از اطفالی است که در شهر کابل مصروف گدایی است، او مشکلات و دشواری های زنده گی خود را برای ما چنین قصه می کند:...
ریحانه جواد مسوول مرکز اویک "AWAKE" است. این موسسه برای زنان که از زندان رها می شوند و ترس و هراس دارند که در جامعه چگونه کار کنند، کورس های لسان و حرفه را آماده کرده تا این زن ها خود کفا شوند:...
سید رحیم یک تن از راننده گان است که از زنده گی فعلی خود کاملاً ناراض است و علت آن را بی عدالتی حکومت و جامعه و تبعیض طبقاتی و لسانی می داند. او سال های قبل از انقلاب را بهترین روز های زنده گی خود خواند:
بیشتر "لود" شود