پنج روز پس از حملهٔ غافلگیرانه اسرائیل به خاک ایران و آغاز تقابل نظامی میان دو کشور، گمانهزنیها دربارهٔ تصمیم دونالد ترمپ، رئیسجمهور امریکا، برای ورود به این نزاع شدت گرفته است.
آقای ترمپ روز ۲۹ جوزا پس از ترک ناگهانی نشست گروه هفت در کانادا،بارها در شبکههای اجتماعی دربارهٔ ایران نوشت.
او گفت از مکان پنهان شدن علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، اطلاع دارد، امانوئل ماکرون دربارهٔ تلاش برای آتشبس «اشتباه» کرده و او به دنبال چیزی فراتر از آن است، و سپس از «تسلیم بیقیدوشرط» ایران سخن راند. این وضعیت به کدام سو میرود؟
ایلان برمن، نایب رئیس اندیشکدهای به نام «انجمن سیاست خارجی امریکایی» در واشنگتندیسی، به پرسشهای هانا کاویانی خبرنگار رادیو فردا، بخش ایران رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی در این زمینه پاسخمیدهد.
آیا چیزی در رویکرد دونالد ترمپ تغییر کرده است؟
فکر نمیکنم، حداقل هنوز نه. از نظر من سیاست فعلی ایالات متحده، تشدید تنش به منظور کاهش تنش است. رئیسجمهور ترمپ در گذشته به روشنی گفته است که حالت نهایی مطلوب او این است که این رژیم به میز مذاکره بیاید و واقعاً در مورد برنامه هستهای خود امتیازات معناداری بدهد. او در روزهای اخیر به طور فزایندهای ناامید شده است زیرا مشخص بود که رژیم ایران فقط وقتکشی میکند، که آنها واقعاً با حسننیت در مورد برنامهٔ هستهای مذاکره نمیکنند. آنها اساساً فقط وقت تلف میکردند.
اما آنها هنوز برنامهای برای دیدار روز یکشنبه داشتند، اینطور نیست؟
خب، بله، و برای من مشخص نیست که آیا این یک برنامهٔ واقعی بود یا فقط مطرح شده بود، حتی با اینکه قصرسفید میدانست اسرائیلیها قرار است قبل از آن حمله کنند. اما چیزی که من اکنون مهم میدانم این است که رئیسجمهور هنوز خواهان توافق است. کاری که اسرائیل انجام داده، حداقل تاکنون، واقعاً این احتمال را افزایش داده است که ایران پای میز مذاکره بیاید و امتیازات معناداری بدهد. من فکر میکنم این هنوز هدف سیاست دولت ترمپ است. اما برای رسیدن به این هدف، ترمپ باید تهدید معتبری برای تشدید تنش داشته باشد. و من معتقدم به همین دلیل است که شما شاهد این حرکت قابل توجه ادوات نظامی به خاورمیانه هستید، زیرا راه دیگری برای این کار وجود دارد. اگر رژیم ایران تسلیم نشود و به میز مذاکره بازنگردد، فکر میکنم رئیسجمهور آماده است تا به اسرائیل در حمله به فردو و سایر مکانها کمک کند، اما فکر نمیکنم این اولویت اول او باشد.
آقای ترمپ در طول روز سهشنبه چند بار از کلمه «تسلیم» استفاده کرد. فکر میکنید این کلمه برای او چه معنایی دارد؟
بله و بدیهی است که این یک کلمهٔ پرمعنا است و فکر نمیکنم به شکلی که در خاورمیانه تفسیر میشود، تسلیم باشد، که مربوط به آبروی دولتی یا آبروی خانوادگی است. فکر میکنم کاری که او انجام میدهد این است که خیلی واضح بیان میکند که موضع ایران را چگونه میبیند، زیرا پس از چهار یا پنج روز از حمله اسرائیل، رژیم ایران از نظر نظامی در موقعیت ضعیفی قرار دارد. فکر میکنم رئیسجمهور ترمپ این را میبیند. اگر رژیم ایران به میز مذاکره بازگردد، این مذاکره بین دو طرف برابر نخواهد بود. بیشتر در مورد این خواهد بود که ایران چه امتیازات معناداری میتواند بدهد که او راضی شود.
و مسئله دیگر سرنوشت جمهوری اسلامی به عنوان نظام حاکم است. آیا تغییر رژیم روی میز است؟
فکر نمیکنم، حداقل هنوز نه. و من این را از روی احتیاط میگویم. من به شدت به این واقعیت اعتقاد دارم که جمهوری اسلامی یک سیستم فاسد است و مردم ایران به روشنی نشان دادهاند که چیز دیگری میخواهند. اما فکر نمیکنم که این در حال حاضر، حداقل از طرف اسرائیل و ایالات متحده، در دستور کار باشد. اسرائیل به روشنی گفته است که تغییر رژیم در مرحله فعلی کارزار نظامیاش روی میز نیست. و دولت ترمپ، حداقل در حال حاضر، به نظر من، معامله با رژیم موجود را به تغییر رژیم ترجیح میدهد.
اینکه روی میز نیست یعنی چه؟ تغییر رژیم به این معنا چیست؟ مثلاً اسرائیل یا ایالات متحده چه شکلی از تغییر رژیم را در ذهن دارند؟
همان مدل قدیمی عراق است که تغییر رژیم از خارج تحمیل میشود. فکر نمیکنم اسرائیل یا ایالات متحده هیچ میلی به آن داشته باشند. اما فکر میکنم کارهایی هست که هر دو کشور میتوانند انجام دهند که به نفع یا ایجاد مزیت برای نیروهای مخالفی باشد که از داخل عمل میکنند، و اسرائیل تعداد کمی از آنها را انجام داده است. به مقر بسیج حمله شده است. وزارت اطلاعات بمباران شده است. و فکر میکنم این کارها با هدف ایجاد فرصتی برای ایرانیها انجام میشود تا امور را به دست خودشان بگیرند. اما آیا فشار جدی از سوی اسرائیل یا امریکا برای حمایت از مخالفان ایران و به نوعی تشویق و حمایت از آنها در صورت قیام وجود دارد؟ من هنوز چنین چیزی را نمیبینیم.
اما در این میان بسیاری هم میپرسند ایرانیها دقیقاً چگونه امور را دستشان بگیرند وقتی برای نجات جانشان باید فرار کنند؟
درست است و این سوال منصفانهای است. به نظر من، مشکلی که ما غربیها داریم، وقتی در مورد تغییر رژیم در ایران فکر میکنیم، این است که واقعاً در مورد سرمایهگذاری روی پتانسیل تغییر در ایران جدی نبودهایم. ما زیاد در مورد تغییر رژیم صحبت میکنیم، اما واقعاً در یک کمپین برای گسترش ارتباطات، ایجاد صندوق اعتصاب، انجام همه این کارهای مختلف که به مخالفان ایرانی فضای تنفس، فضای سازماندهی و بسیج علیه رژیم را میدهد، سرمایهگذاری نکردهایم. به نظر من، این یک مشکل بزرگ است. و فکر میکنم این یک پیشنیاز ضروری برای ایرانیان است که واقعاً به اندازه کافی اعتماد به نفس داشته باشند تا یک خیزش پایدار را رقم بزنند.