اسماعیل هنیه ملقب به «ابوالعبد»، رئیس دفتر سیاسی گروه افراطی حماس بود. او صبح چهارشنبه ۱۰ اسد در تهران کشته شد. گروه حماس را آمریکا و اتحادیه اروپا یک سازمان تروریستی میدانند. او در سال ۱۹۶۲ در کمپ پناهندهگان الشاطی در نوار غزه به دنیا آمد. خانوادهاش از فلسطینیان آواره در جریان جنگ ۱۹۴۸ بودند.
هنیه تحصیلات خود را در پوهنتون اسلامی غزه در رشتۀ ادبیات عرب آغاز کرد و در دوران دانشجویی به فعالیتهای سیاسی و دانشجویی علاقهمند شد. او در همین دوره به جمعیت اخوانالمسلمین پیوست که به مرور به پایهگذاری جنبش حماس انجامید.
در همان سال، هنیه دستگیر شد و برای مدت کوتاهی به دلیل شرکت در اعتراضات ضد اسرائیلی زندانی شد. در سال ۱۹۸۸، هنیه دوباره دستگیر شد و به مدت شش ماه زندانی شد و در سال ۱۹۸۹ به دلیل مشارکت در فعالیتهای حماس به سه سال حبس محکوم شد.
پس از آزادی او در سال ۱۹۹۲، هنیه یکی از صدها عضو و حامی حماس بود که به جنوب لبنان تبعید شد. هنیه یک سال را در کمپ مرجالظهور گذراند و سپس به غزه بازگشت تا به عنوان مدیر پوهنتون اسلامی غزه مشغول به کار شود.
با تأسیس حماس در سال ۱۹۸۸، هنیه بهعنوان یکی از اعضای جوان این گروه به فعالیت پرداخت و بهسرعت در ساختار این جنبش ترقی کرد. او بهعنوان یکی از مشاوران شیخ احمد یاسین، بنیانگذار حماس، فعالیت کرد و در روند رشد این جنبش نقش مهمی داشت.
هنگامی که احمد یاسین، بنیانگذار حماس، در سال ۱۹۹۷ از زندان اسرائیل آزاد شد، هنیه به عنوان رئیس دفتر او منصوب شد و دو نفر رابطه نزدیکی برقرار کردند. محبوبیت هنیه در حماس به سرعت افزایش یافت و او به عنوان نماینده گروه در تشکیلات خودگردان فلسطین که بخشی از کرانه باختری را اداره میکند، انتخاب شد.
هنیه و یاسین به طور معجزهآسایی از یک حمله هوایی اسرائیل در سپتامبر ۲۰۰۳ که به محل اقامتشان در شهر غزه هدف قرار گرفت، جان سالم به در بردند. یاسین شش ماه بعد در یک حملهٔ هوایی اسرائیل کشته شد.
در انتخابات پارلمانی فلسطین در سال ۲۰۰۶، هنیه در رأس فهرست نامزدهای حماس قرار گرفت. در آن سال با شعار "تغییر و اصلاح"، ۷۶ کرسی از ۱۳۲ کرسی پارلمان به حماس تعلق گرفت.
با دستیابی به اکثریت آرا، صدراعظم تازه منصوب شده، هنیه، تشکیل دولت را آغاز کرد.
هنیه که از سوی ایالات متحده به عنوان یک تروریست شناخته شده بود، به عنوان یک فرد نسبتا معتدل در درون این سازمان شناخته میشد.
انتخاب به عنوان نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین و برکناری
در سال ۲۰۰۶، پس از پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین، اسماعیل هنیه بهعنوان صدراعظم تشکیلات خودگردان فلسطین منصوب شد. اما این دوره کوتاه بود و در پی درگیریهای شدید میان حماس و فتح در سال ۲۰۰۷، او از سمت خود برکنار شد و نوار غزه به تنهایی تحت کنترل حماس قرار گرفت.
کمی پس از پیروزی قاطع خود، حماس اعلام کرد که از هدف خود مبنی بر جایگزینی اسرائیل با یک دولت اسلامی عقبنشینی نخواهد کرد و اعلام کرد که از مذاکرات برای حلوفصل درگیری طولانیمدت با اسرائیل خودداری خواهد کرد.
هنیه سرانجام دولتی تشکیل داد که عمدتاً از اعضای حماس و تکنوکراتها تشکیل میشد.
هنیه در نخستین روزهای کاری خود، اظهار داشت که ادامهٔ مبارزه فلسطینیان برای استقلال را یک "حق مشروع" میداند. او همچنین تمایل خود را برای شرکت در مذاکرات با مذاکرهکنندهگان بینالمللی برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطین اعلام کرد.
او گفت:
"دولت ما از هیچ تلاشی برای دستیابی به صلح عادلانه در منطقه، پایان اشغال و بازپسگیری حقوق ما دریغ نخواهد کرد"
در جون ۲۰۰۷، درگیریهای مسلحانه بین حماس و فتح به شدت بالا گرفت و حماس کنترل کامل نوار غزه را به دست گرفت. اندکی بعد، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، محمود عباس، دولت تحت رهبری حماس را برکنار کرد.
اسرائیل که دو سال پیش نیروهای خود را از نوار غزه خارج کرده بود، محاصره زمینی، دریایی و هوایی بر منطقه تحت کنترل حماس اعمال کرد که همچنان ادامه دارد.
در سال ۲۰۱۱، ایالات متحده از قطر خواست تا مقر سیاسی حماس را فراهم کند تا ارتباطات تسهیل شود. هنیه در سال ۲۰۱۶ به دوحه نقل مکان کرد و سال بعد جانشین خالد مشعل به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس شد.
وزارت خارجهٔ ایالات متحده هنیه را به فهرست "تروریستهای جهانی به طور خاص تعیین شده" اضافه کرد، طبقهبندی که به گفته واشنگتن گروهها و رهبران تروریستی را هدف قرار میدهد که تهدیدی برای ثبات خاورمیانه محسوب میشوند.
وزارت خارجه یادآور شد که حماس در سال ۱۹۹۷ به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی معرفی شد و در سال ۲۰۰۱ به فهرست تروریستهای جهانی به طور خاص تعیین شده اضافه شد.
در ارتباط به برچسب تروریستی به خود اسماعیل هنیه، وزارت خارجۀ امریکا توضیح داد: "هنیه با شاخه نظامی حماس روابط نزدیکی دارد و از مبارزه مسلحانه، از جمله علیه غیرنظامیان، حمایت کرده است."
پس از حمله مرگبار غافلگیرانه حماس به شهرها و قریهجات اسرائیل در ۷ اکتوبر، هنیه و دیگر رهبران حماس در ویدیویی ظاهر شدند که در آن از خداوند برای موفقیت این حمله تشکر کردند.
گزارش شده است که سه پسر هنیه - حازم، امیر و هنیه - در حملات هوایی اسرائیل به نوار غزه از زمان آغاز جنگ اسرائیل و حماس کشته شدهاند.
برای هنیه از همسر و دختر کاکایش، امل هنیه، که با او ازدواج کرده بود، ۱۳ فرزند از جمله هشت پسر و پنج دختر بهجا مانده است.
زندگی هنیه قبل از این نیز با ترور و درگیریهای متعدد همراه بود و او بارها از حملات هدفمند جان سالم به در برد. یکی از معروفترین این حوادث در سال ۲۰۰۶ رخ داد که در آن محافظ او کشته شد و یکی از پسرانش زخمی گردید.
روابط ایران و حماس
روابط ایران و حماس یکی از مهمترین روابط در منطقۀ شرق میانه است که تأثیرات گستردهای بر تحولات سیاسی و نظامی در این منطقه داشته است. این روابط از زمان تأسیس حماس در سال ۱۹۸۸ میلادی شکل گرفته و به مرور زمان توسعه یافته است.
ایران، که از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ به بعد به دنبال حمایت از گروههای افراطی اسلامگرا در منطقه بود، به سرعت به حمایت از حماس پرداخت. این حمایت به ویژه پس از آغاز "انتفاضۀ" اول فلسطینیها در سال ۱۹۸۷، افزایش یافت.
در سالهای ابتدایی، روابط ایران و حماس بیشتر بر پایۀ ایدئولوژی اسلامی مشترک و مقابله با «دشمن مشترک» یعنی اسرائیل، استوار بود. ایران از حماس به عنوان یکی از ابزارهای خود برای گسترش نفوذ در منطقه و مقابله با اسرائیل استفاده کرد.
یکی از مهمترین ابعاد روابط ایران و حماس، حمایتهای مالی و نظامی ایران از این گروه است. ایران با ارائه تسلیحات، آموزشهای نظامی و حمایتهای مالی گسترده، نقش کلیدی در تقویت تواناییهای حماس برای مقابله با اسرائیل داشته است.
ایران همچنین در انکشاف زیرساختهای نظامی حماس، از جمله تونلهای زیرزمینی و تولید راکتهای بومی، نقش داشته است. این تونلها و تسلیحات در جنگهای مختلف میان حماس و اسرائیل، از جمله جنگ غزه در سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴، نقش ایفا کردند.
روابط ایران و حماس همچنین تأثیرات گستردهای بر تحولات سیاسی و نظامی در منطقه داشته است. این روابط به تعمیق شکافهای فرقهای و ایدئولوژیک در شرق میانه منجر شده است. به عنوان مثال، حمایت ایران از حماس باعث ایجاد تنشهایی میان ایران و کشورهای عربی حوزۀ خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی شده است که خود را به عنوان مدافع اصلی اهل سنت در برابر نفوذ شیعهگرایانۀ ایران میدانند.
با وجود همکاریهای گسترده، روابط ایران و حماس بدون چالش نبوده است. یکی از مهمترین چالشها، بحران سوریه بود. در این بحران، ایران از دولت بشار اسد حمایت کرد، در حالی که حماس به دلیل فشارهای داخلی و منطقهای مجبور شد از معترضان سنی سوریه حمایت کند. این اختلاف نظر باعث شد تا روابط دو طرف برای مدتی تیره شود، اما با گذشت زمان و با توجه به نیازهای استراتژیک مشترک، این روابط دوباره تقویت شد.
روابط طالبان و حماس تحت رهبری هنیه
روابط طالبان و حماس تحت رهبری اسماعیل هنیه به طور رسمی و علنی چندان گسترده و مستند نبوده است، اما برخی اشتراکات ایدئولوژیک و استراتژیک بین این دو گروه وجود دارد که باعث شده روابط غیررسمی و هماهنگیهایی بین آنها شکل بگیرد.
حماس نخستین جریانی بود که پیروزی طالبان در اگست ۲۰۲۱ را تبریک گفت.
هر دو گروه، طالبان و حماس، به نوعی خود را به عنوان مبارزان علیه اشغالگری و نفوذ خارجی معرفی میکنند. طالبان در افغانستان علیه حضور نظامی آمریکا و ناتو جنگیدند و حماس در فلسطین علیه اسرائیل مبارزه میکنند. این اشتراک ایدئولوژیک آنها را به هم نزدیک میکند.
در جریان مراسم تدفین رئیسجمهور پیشین ایران، ابراهیم رئیسی، در ماه می ۲۰۲۴، رهبران طالبان و حماس با یکدیگر دیدار و گفتوگو کردند. در این دیدار اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس و ملا عبدالغنی برادر معاون رئیسالوزرای طالبان، با هم ملاقات کردند.
طالبان طی سه سال حاکمیت خود بر افغانستان در چندین مورد، از حماس از جنگ با اسرائیل حمایت کردند.
سفرهای متعدد هنیه به ایران
اسماعیل هنیه، به عنوان یکی از رهبران ارشد حماس و رئیس دفتر سیاسی این جنبش، در طی سالهای اخیر سفرهای متعددی به ایران داشته است. این سفرها عمدتاً به منظور تقویت روابط استراتژیک میان حماس و ایران و هماهنگی در مسائل منطقهای، به ویژه در زمینۀ مقاومت فلسطینیها علیه اسرائیل، صورت گرفتهاند.
اولین سفرهای مهم اسماعیل هنیه به ایران به سالهای پس از پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین در سال ۲۰۰۶ برمیگردد. در این دوره، هنیه برای اولین بار به عنوان نخستوزیر تشکیلات خودگردان فلسطین به ایران سفر کرد و با مقامات ارشد ایرانی دیدار و گفتوگو کرد. این سفرها با هدف جلب حمایتهای سیاسی، مالی و نظامی ایران از حماس و مقاومت فلسطینیها انجام میشد.
پس از بحران سوریه و تنشهایی که در روابط ایران و حماس به وجود آمد، هنیه تلاش کرد تا روابط را ترمیم کند. در این دوره، سفرهای هنیه به ایران از سر گرفته شد و او بارها به تهران سفر کرد تا روابط را تقویت کند. یکی از مهمترین این سفرها در سال ۲۰۱۷ صورت گرفت که در آن هنیه با مقامات ارشد ایرانی، از جمله علی خامنهای رهبر ایران، دیدار کرد و دربارۀ مسائل مختلف از جمله حمایت از مقاومت فلسطینیها و وضعیت نوار غزه گفتوگو کرد.
در سالهای اخیر، هنیه چندین بار به ایران سفر کرد. این سفرها به ویژه پس از تشدید درگیریها میان اسرائیل و گروههای مسلح فلسطینی افزایش یافت.
جایگاه اسماعیل هنیه در ایران به عنوان یکی از رهبران برجستۀ حماس، همواره بسیار مهم و ویژه بوده است. ایران به عنوان یکی از حامیان اصلی حماس، هنیه را به عنوان یکی از چهرههای کلیدی گروهای مسلح فلسطینیها در برابر اسرائیل میشناخت و از او به عنوان یک رهبر مهم و استراتژیک در این مبارزه حمایت میکرد. دیدار دوامدار آیتالله خامنهای رهبر مذهبی ایران با هنیه، نشان از جایگاه ویژۀ او نزد رهبران سیاسی ایران به ویژه شخص آقای خامنهای داشته است.
در نگاه ایران، هنیه نه تنها به عنوان یک رهبر فلسطینی بلکه به عنوان یک نماد «مقاومت اسلامی و ضد اسرائیلی» دیده میشد. مواضع هنیه و حمایت او از ایران در مسائل منطقهای و بینالمللی، از جمله مخالفت با سیاستهای آمریکا و اسرائیل، جایگاه او را در ایران تقویت میکرد.
او چگونه کشته شد؟
اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس، در تاریخ ۳۱ جولای ۲۰۲۴ در تهران کشته شد. بر اساس گزارشها، این حادثه به اسرائیل نسبت داده شده است.
این حمله در حالی انجام شد که هنیه برای شرکت در مراسم تحلیف رئیسجمهور جدید ایران، مسعود پزشکیان و نیز دیدارهای سیاسی و گفتوگوهای مرتبط با فلسطینیها در ایران حضور داشت.
بدون تردید، ترور هنیه باعث افزایش نگرانیها درباره وقوع درگیریهای بیشتر و حتی گسترش جنگ در منطقه خواهد شد. از طرف دیگر اسرائیل نیز که متهم به ترور هنیه است تا اکنون نه واکنشی نشان داده و نه هم مسوولیت این رویداد را بر عهده گرفته است.
کارشناسان می گویند این احتمال وجود دارد که رویداد کشته شدن اسماعیل هنیه، اوضاع سیاسی در سطح منطقه را متشنجتر کند.
واکنش ها به ترور اسماعیل هنیه
رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، این اقدام را به عنوان "یک عمل بزدلانه" محکوم کرد و خواستار اتحاد ملی فلسطینیها در برابر اسرائیل شد.
بسیاری از گروههای فلسطینی از جمله حماس، این رویداد را به عنوان نمونهای از ادامهی مبارزه با اسرائیل تفسیر کردند و «بر ضرورت تقویت مقاومت» تأکید کردند.
مقامات ایرانی کشته شدن هنیه را به شدت محکوم کردند و آن را بخشی «از جنگ مستمر اسرائیل علیه مقاومت فلسطینی دانستند.» ایران قول داد که این حادثه بدون پاسخ نخواهد ماند و بر تحکیم بیشتر روابط خود با فلسطینیان تأکید کرد.
ترکیه نیز کشته شدن هنیه را محکوم کرد و آن را نشانهای از عدم تمایل اسرائیل به صلح در منطقه دانست. دولت ترکیه بر حمایت از مسئله فلسطین و حقوق مردم فلسطین تأکید کرد.
روسیه این اقدام را به عنوان «»قتل سیاسی غیرقابل قبول توصیف کرد و هشدار داد که چنین اقداماتی میتواند به تشدید تنشها در منطقه منجر شود.
حماس اسرائیل را مسئول این حمله معرفی کرد و قول داد که این عمل بیپاسخ نخواهد ماند. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، این اقدام را «بزدلانه و خطرناک» توصیف کرد و خواستار "اتحاد و پایداری فلسطینیها در برابر اشغالگری اسرائیل" شد.
چین این اقدام را محکوم کرده و هشدار داد که این اقدام میتواند به بیثباتی بیشتر در منطقه منجر شود.
در حالی که ارتش اسرائیل به طور رسمی در این باره اظهار نظر نکرده، اما برخی سیاستمداران اسرائیلی از این رویداد استقبال کردند و آن را گامی در جهت بهبود امنیت جهانی دانستند