جمشید ۱۲ ساله همراه با برادر کوچکترش از صبح تا شام در جادههای کابل برای تأمین مخارج خانواده شان کار میکنند.
او تنها تا صنف چهارم درس خوانده و پس از آنکه پدرش در اثر مریضی جان داد، به ناچار مکتب را رها کرد و به کار آغاز کرد.
او به رادیو آزادی میگوید، قبلاً پدرش کار میکرد، اما حالا او و برادرش مسئولیت خانواده را بر دوش میکشند.
جمشید از کمرنگ شدن کاروبارش شکایت دارد:
"هیچ کاروبار هم نیست. پول چند تا نان را میشود. پیش کسی اگر برویم که بوتهایت را رنگ کنم اینقدر ناز میکند که دلت از کار بد میشود. من و برادرم کار میکنیم همینقدر میشود که شب و روز ما میگذرد."
میوند یکی دیگر از کودکانی است که سرنوشت مشابهی با جمشید دارد.
او به رادیو آزادی گفت:
"پدرم ریش سفید است، کار کرده نمیتواند، من نانآور خانواده هستم. مجبور هستم تا کار کنم."
از سوی دیگر محمد اجمل ۱۵ ساله، باشندۀ ولایت میدان وردک میگوید، از دوسال بدینسو مصروف کارگری در کشور ایران است.
او به رادیو آزادی گفت، پدرش بیمار است و او به گونۀ قاچاقی به ایران رفته تا بتواند مصارف خانوادهاش را تأمین کند:
"من دو سال میشود که ایران هستم. از افغانستان تا ایران بسیار به سختی آمدم. کار و بارم در بخش تابلو است که چهار میلیون تومان کار میکنم که هیچ چیزی نمیشود. وضعیت اینجا هم خراب است."
این در حالیست که امروز دوازدهم جون برابر به روز جهانی مبارزه با کار کودکان است.
این روز از سوی سازمان ملل متحد برای جلوگیری از کار کودکان نام گذاری شده و همه ساله از آن بزرگداشت میشود.
در همین حال در افغانستان تعداد زیادی از کودکان به دلیل فقر و اقتصاد ضعیف خانواداههای شان به کارهای شاقه از جمله کار در آهنگری، معدن، ترمیمگاههای موتر، ساختمانسازی و دیگر بخشها روی آورده اند.
چندی پیش شماری از خانوادهها به رادیو آزادی گفتند که به دلیل فقر مجبور شدند تا کودکانشان را برای کار به ایران بفرستند.
دفتر سازمان ملل متحد در جنوا چندی پیش در توییتی نوشته بود که کار کودکان بر رشد جسمی و روانی کودکان آسیب میرساند و جوامع باید از کار شاق کودکان جلوگیری کند.
رادیو آزادی خواست که از وزارت کار و امور اجتماعی حکومت طالبان در بارۀ اینکه چه برنامهای برای جلوگیری از کار کودکان روی دست دارند بپرسیم، اما جاوید جویا، آمر مطبوعات این وزارت تا زمان نشر این گزارش به پرسشهای رادیو آزادی پاسخ نداد.
در همین حال محمد یوسف نواب، مسئول مرکز آشیانه در افغانستان میگوید، کارمندان اجتماعیشان پس از سروی کودکانی که کار شاق را انجام میدهند، برای آنان برنامههای حرفوی و آموزشی را فراهم میکنند:
"ما در مرکز آشیانه حدود سه هزار طفل داریم. در کنار برنامههای آموزشی و حرفوی، خدمات مشورۀ روانی و صحی برای کودکان ارائه میکنیم. اطفال پس از ختم دورۀ آموزشی میتوانند به مکاتب بروند و امتحان سویه بدهند."
پس از حاکمیت دوبارۀ طالبان در افغانستان و افزایش بیکاری و فقر در این کشور، برخی از خانوادهها مجبور شده اند که برای تهیه وعدههای غذاییشان کودکانشان را به کارهای شاق مشغول کنند.
بر اساس آخرین آماری که سازمان بینالمللی حمایت از کودکان (سیف د چلدرن) ارائه کرده، تنها در سال گذشتۀ میلادی یک میلیون کودک در افغانستان به کار مشغول بودند.
از سوی هم بر اساس آماری که دفتر هماهنگی امور بشردوستانۀ سازمان ملل متحد (اوچا) هفتۀ گذشته نشر کرده، در حال حاضر ۲۸.۸ میلیون تن در افغانستان به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند.