انتخابات سال ۱۳۹۸، چهارمین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، با توجه به اوضاع امنیتی، سیاسی و اقتصادی، یکی از دشوارترین و حساسترین انتخابات در طول تاریخ معاصر کشور تلقی میشود. برگزاری این انتخابات نیاز به تلاشهای مسئولانه و جرأتمندانه تمام شرکای انتخاباتی دارد تا توانسته باشیم از بروز به بحران تازه مشروعیت نظام جلوگیری کرده باشیم.
هدف اساسی این نوشتار شناسایی چالشها و فرصتهای پیشرو در راستای رسیدن به نتیجه انتخابات پذیرفتنی برای اکثریت مردم کشور و افراد ذینفع و ذیربط است. چالشها و فرصتهای پیش روی انتخابات ششم میزان ۱۳۹۸ را میتوان در سه کتگوری زیرین صنفبندی کرد: آمادگیها برای روز رایدهی، روز رایدهی و مدیریت پساانتخاباتی.
آمادگیهای قبل از روز رایدهی
چون موثرترین تضمینکننده مشروعیت نظام و انتخابات شرکت وسیع مردمی در انتخابات است، تمام روند سیاسی و مدیریتی انتخابات باید روی اعتمادسازی و تشویق اشتراک گسترده رایدهند گان عیار میشود. آیا سیاسیون کشور و نهادهای دولتی و جامعه مدنی کشور برای تشویق و اعتمادسازی با رایدهندگان مسئولیت خود را ادا کردهاند؟
به نظر من، همه کمتر از امکانات و فرصتهای موجود برای تشویق مردم برای شرکت در انتخابات استفاده کردند. کمیسیون مستقل انتخابات و کمیسیون شکایات انتخاباتی بیشتر به طرز کاری کمیسیونهای قبلی اتکا کردند و سیاستهای خود را در روشنایی دروس آموخته شده از انتخابات پارلمانی پرجنجال ۱۳۹۷ کمتر عیار کردند.
تشریک معلومات با مردم و شرکای انتخاباتی در مورد جزئیات آمادگیها برای انتخابات ۱۳۹۸ خیلی کمرنگ بود. آگاهی عامه در مورد پروسههای نامزدی کاندیدان، روند تقویتی ثبتنام و حتی فهرست رایدهندگان و مراکز رایدهی خیلی غیرموثر و بیوقت بود. امروز پنجم میزان (یک روز قبل از روز رایدهی) است، اما کمیسیون و نهادهای امنیتی تا حال موقعیتهای بیشتر از ۴۵۰ مرکز رایدهی را که فردا مسدود است، با مردم شریک نکردهاند.
رایدهندگانی که با وجود تمام نابسامانیها در انتخابات و تهدیدات شدید امنیتی، خطرات امنیتی را میپذیرند و حاضرند از حق رای خود استفاده کنند، مستحق برخورد مسئولانهاند و باید برای آنها واضح شود که آیا در مرکزی که باید رای دهند، باز خواهد بود یا خیر. اگرچه دیر است تا اطلاعرسانی بهموقع و موثر در مورد مراکز بسته امروز صورت گیرد، اما هیچ دلیلی موجه برای سری نگهداشتن چنین معلومات وجود ندارد. چنین تصامیم به مشروعیت انتخابات نه تنها اینکه صدمه میزند و همچنین امکانات سوء استفاده از روند را بیشتر میکند.
روز رایدهی
شرایط امنیتی دشوار حاکم بر کشور باعث کندی و عدم شفافیت در روند ثبتنام رایدهندگان، مبارزات کمرنگ نامزدان انتخابات در سطح ولایات و بسته بودن بیشتر از یک ثلث مراکز ثبتنام شده است. از آنجایی که در همه انتخابات قبلی تجربه شده، امکانات بسته بودن بیشتر مراکز تحت تهدید بالای امنیتی در روز رایدهی وجود دارد و میتواند زمینه تقلب در مراکزی که قابل نظارت نیستند را بیشتر کند.
یگانه راه جلوگیری از تقلب در چنین مراکز همانا گزارشدهی بهموقع در آغاز و اخیر روز رایدهی بدون وقفه با مردم و نامزدان توسط کمیسیون مستقل انتخابات و نهادهای امنیتی شریک شود تا از هر نوع شک در مورد سوء استفادهها جلوگیری شود.
مدیریت پساانتخاباتی
با توجه به انتخاباتی که افغانستان از سال ۱۳۸۳ به این سو تجربه کرده، قابل توجه است که بیشتر اختلافات انتخاباتی، با نادیده گرفتن مکانیزمهای قانونی، از طریق میانجیگری و دخیل شدن نهادهای سیاسی پرنفوذ ملی و بینالمللی حل شده است. چنین برخورد از اعتبار انتخابات و ادارات مربوط به انتخابات کاسته است. برای کمیسیون مستقل انتخابات و کمیسیون شکایات انتخاباتی لازم است تا با کسب مالکیت صلاحيتهای خویش، سیستمها و پروسههای مربوط به مدیریت پساانتخاباتی را بهبود ببخشند.
همچنین بازیگران سیاسی و دستاندرکاران دیگر نیز باید صلاحیتهای این ادارات را بپذیرند و به تصمیمهای قانونی آنان ارج بگذارند. موضوعاتی را که میتوانند مشروعیت انتخابات را تحتالشعاع قرار دهد، میتوان در چند دسته زیرین جمعبندی کرد:
ضعف نظارتی از روند رایدهی در مناطق روستایی کشور و نبود گزارشهای مستند در رابطه به ادعاهای تقلب در سطح محلات رایدهی. قابل ذکر است که گزارشهای نهادهای جامعه مدنی در مورد مشاهده روند وجود دارند، اما در انتخابات گذشته هیچ گزارش مستند در مورد نظارت توسط احزاب سیاسی و نمایندگان نامزدان به دسترس عامه قرار نگرفت. در انتخابات گذشته بیشتر اعتراضها براساس موضعگیریهای سیاسی و کلیگوییها در مورد اعتبار روند در سطوح ولایات متمرکز بود که به روند رسیدگی به چنین قضایا توسط نهادهای مرتبط کمکی نکرد.
ثابت شده که گزارشدهی بهموقع و موثق در مورد مراکز باز و بسته در روز رایدهی و سطح اشتراک رایدهندگان، یکی از موثرترین راهها برای جلوگیری از تقلب بعد از روز رایدهی است. چنین گزارشها باید با اختتام روند رایدهی توسط کمیسیون مستقل انتخابات بدون تعویق اعلام شود. گزارش در مورد مراکز و سطح اشتراک نباید تنها به سطح ولایات و کشور باشد. یکی از تضمینکنندگان جلوگیری از تقلب همانا گزارش بهموقع ارقام رایدهندگان در سطح محلات بوده و هیچ دلیلی موجه وجود ندارد تا چنین گزارش را نتوان بعد از ختم روند رایدهی از محلات جمعآوری کرد و گزارش توحیدی آن را به تاریخ ششم میزان با مردم شریک ساخت.
جمعبندی نتایج را میتوان با استفاده از وسایل بیومتریک به مراتب سریعتر از هر انتخابات گذشته کرد. این وسایل با نرمافزاری تجهیز شده که میتواند نتایج را از اکثر مراکز ولایات به صورت محلوار با استفاده از اینترنت به مرکز در کابل بفرستد. هر گونه تعویق در اعلام نتایج قسمی و ابتدایی میتواند از اعتبار انتخابات بکاهد و باعث ایجاد بحران مشروعیت شود.
بر خلاف انتخابات ۱۳۸۸ و ۱۳۹۳ این بار توقع میانجیگری جامعه جهانی برای حل رویارویهای انتخاباتی شاید خوشبینانه و غیر عملی باشد. مالکیت روند انتخابات افغانی بوده و مالکیت مشکلات این روند همچنان نزد خود افغانها قرار دارد. چگونگی برخورد سیاسیون کشور با روند انتخابات میتواند نشاندهنده سطح بلوغ سیاسی آنان باشد. تنها با اتهامات علیه حریفان سیاسی نمیتوان اتکا کرد. سوالی که به همه نامزدان، احزاب، حکومت و جامعه مدنی کشور راجع میشود، در مورد مسئولیت و چگونگی سهمگیری همه در عرصه مشروعیت دهی به روند ملی چنین انتخابات است.
باید فراموش نشود که انتخابات شاهرگ نظام مردمسالار است. انتخابات تنها گزینه مشروع برای تداوم و نهادینه ساختن نظامی است که استوار بر اصل مردمسالاری باشد. با در نظرداشت تمام مشکلات بیپیشینه امنیتی، سیاسی و اقتصادی حاکم در افغانستان، توقع انتخابات آزاد و عادلانه در چنین وضعیت کمتر عملی است.
با وجود تمام مشکلات ذکر شده، پیششرطهایی که میتواند تضمینکننده مشروعیت انتخابات و نظام فعلی شود مرتبط به سطح اشتراک مردم در انتخابات در تمام ۳۴ ولایت کشور، نظارت کامل از روند، حفظ بیطرفی نهادهای امنیتی و انتخاباتی و برخورد مسئولانه توسط سیاسیون کشور در قبال روند و نتایج انتخابات پیش رو خواهد بود. در صورت صدمه رسیدن به هریکی از پیششرطهای ذکر شده، انتخابات سال ۱۳۹۸ یک برنده خواهد داشت و آن هم مخالفان مسلح نظام فعلی.
نویسنده مقاله: عبدالله احمدزی