در ماهِ فبروری بود که برخی از گروههای مذهبی در ولایتِ هرات در غرب افغانستان، بزرگداشت از روزِ والِنتاین یا روزِ دلدادگان را ممنوع کردند.
جمع به پیشوازِ این اقدام رفتند، اما عدۀ مانند خالده خرسند در شهر هرات به اعتراض برخاستند.
خرسند، فعال حقوق زنان از آن اتفاق نگران بود؛ چونکه در گذشته هم گروههای مذهبی محلی با اجرای کنسرتهای موسیقی در فضای باز مخالفت کرده بودند. او این گونه ممنوعیتها را نشانۀ از قامت برافراشتن افراطگرایی مذهبی میداند، چیزی که به باور خرسند، میتواند به قیمت سلب حقوق و آزادیهای فردی مردم تمام شود.
او در گفتگو با رادیو آزادی گروههای مذهبی را مانع بر سر راه عصری شدن جامعه دانست و افزود: "هدفشان این است که نگذارند مردم هرات با آموزهها و جلوههای از زندهگی عصری آشنا شوند. به دلیل این که هرچه مردم با رسانه و زندهگی مدرن و حقوق و امتیازات خود آگاه شوند، کمتر آلۀ دست این مذهبیها قرار میگیرند."
خرسند میگوید، مدرسههای دینی در هرات، جامعه را به سوی ارزشهای سنتی و بینش محافظهکارانه سوق میدهند.
او اضافه کرد: "هزاران دختر و پسر در حداقل سه، چهار مدرسۀ کاملاً رسمی آموزش مذهبی میبینند. به آنان بورسیههای آموزشی داده میشود. بورسیهها معمولاً در پاکستان است، در مناطق مرزی پاکستان. آنان آنجا درس میخوانند و باز میگردند که این خود نشانۀ از رشد اسلامگرایی افراطی در هرات است."
اما عبدالعلیم مُدرک مدیر فخرالمدارس، یکی از شش صد مدرسۀ اسلامی در ولایتِ هرات، با خرسند موافق نیست.
او میگوید که مدرسهها افراطگرایی اسلامی را تبلیغ نمیکنند، بلکه آموزش اسلامی میدهند؛ از قبیل اصول فقه، حدیث و حفظ و تفسیر قرآنِ کریم.
مُدرک اجرای قانون شریعت را در افغانستان ضروری میداند تا بهگفتۀ او از نفوذ فرهنگ بیگانه جلوگیری شود: "ما در اسلام روز عشّاق نداریم. این یک فرهنگ اجنبی است که به اینجا آمده است تا فکر مردم را تغییر دهد و خدا ناخواسته، آنان را منحرف کند. از نظر من، کار نادرست است."
- حدود شرعی
جان آقا جامی، طالب ۲۱ سالۀ مدرسه فخرالمدارس، با دیدگاهِ مدیرش موافق است.
او در ادامه میگوید: "بهتر است از تجلیل از روزهای مثلِ والنتاین جلوگیری شود. چونکه، اساسِ در شریعت اسلام ندارد. بنابر این، یک فرد مسلمان نباید آن را تجلیل کند."
جامی موسیقی را هم برای جامعه زیان آور میداند: "کنسرتِ موسیقی هیچ چیزی ندارد. چونکه، حرام است. موسیقی به ذهن، حافظه و حتی روان انسان زیان وارد میکند و باعث میشود که یک انسان در یک جامعه رشد و ترقی نکند."
جامی از تطبیق حدود شرعی که بخشی از قوانین کیفری اسلام است، پشتیبانی میکند. طالبان در دوران حاکمیتشان در افغانستان در سالهای ۱۹۹۰ میلادی، حدود شرعی را تطبیق میکردند که مشمول مجازات سنگین از جمله قطع دست سارق، سنگسار و شلاق زدن زناکار و میخوار میشد. جامی میگوید: "حکمِ قرآن باید در جامعه جاری شود."
- الگوهای مخالف
خرسند و جامی الگوهای از طرز تفکّر لیبرالیسم و محافظهکاری در جامعۀ افغانستان هستند. تلاشهای به رهبری ایالات متحده برای باثبات سازی و بازسازی افغانستان در نزدیکِ دو دهۀ گذشته، زمینه را برای رشد و توانمند شدن فعالان لیبرال، تکنوکراتها، جوانان و روشنفکران فراهم کرده است. اما، محافظهکاران هم از پا ننشسته اند و با مقاومت در برابر مدرنیته کوشیده اند قدرتِ اجتماعیشان را حفظ کنند و به گونۀ نظاممند، نفوذ خود را از طریقِ آموزش، موعظهگری و کنشگرایی گسترش دهند.
در حالیکه واشنگتن تلاش دارد طولانیترین جنگاش را در افغانستان پس از نزدیکِ ۱۸ سال به پایان برساند، بسیاری از مردم به این میاندیشند که آیا دموکراسی، نوگرایی و ارزشهای لیبرال در آیندۀ این کشور جای خواهند داشت؟ پیشاپیش، طالبان اعلام کرده اند که اسلام و سپس عنعنات افغانی، دو ارزشِ کلیدی "ملت مجاهد" افغانستان است.
دکتر عبدالقیومِ آرزو از هرات و یکی از کارشناسانِ حوزۀ جامعه شناسی است. او خواهان آشتی میان دو جریانِ مخالف است. در گفتگو با رادیو آزادی، آرزو گفت، هم ماندن در سنت و هم سنت ستیزی تأثیرات زیانبار به همراه دارد. او افزود: "به جای آوردن تحول اساسی در زندهگی مردم مانند رفاه و عدالت، ما به طور نمادین با ارزشهای سنتی مبارزه کرده ایم که مردم به آن ارج میگذارند."
آرزو میگوید، عواملِ محلی در گسترشِ نفوذ طالبان در بیش از نیم افغانستان نقشِ بارزِ داشته است: "علتی آنکه امروز میگویند، ۶۰ درصد، ۷۰ درصدِ افغانستان در اختیار طالبان است. این، بدونِ شک یک وجهِ بیرونی دارد، اما وجهِ اجتماعیاش، نباید فراموش شود."
دکتر آرزو میگوید، نهادهای حکومتی به شمول وزارت ارشاد، حج و اوقاف نتوانسته اند بینشِ سنتی را به گونۀ پویا و مؤثر به سوی مدرنیته رهنمون شوند: "طبیعی است که در نبودِ یک طرح منسجم برای متحول ساختن سنتهای اجتماعی به سمت مدرنیته، خلای ایجاد شده که در آن افراطگرایی به اشکال گوناگون زبانه کشیدهاست."
سید محمد شیرزادی، رئیس ولایتی وزارتِ ارشاد، حج و اوقاف در هرات است. او انتقادها در موردِ مدرسههای دینی در هرات را رد میکند. تا به ۵۰ هزار طلبۀ دختر و پسر در این مدرسهها علوم دینی میآموزند.
شیرزادی افزود: "در داخل هرات مدرسۀ نداریم که عملاً بیاید و تفکر تکفیری و مبارزۀ مسلحانه در مقابل دولت را تدریس کند. اینکه فردی از داخل مدرسه با جریانهای بیرون از شهر و کشور و منطقه ارتباط برقرار میکنند، آن قضیه به خود مدارس ارتباط نمیگیرد، ولی عواملیکه سببِ اندیشۀ افراطی میشود، بیتوجهی دولت و عدم رسیدهگی آن به این قضایاست که حتی تفکر خودجوشِ افراطی را ایجاد میکند."
شیرزادی میگوید، فراهم شدن فرصتهای آموزشی بهتر و بیشتر برای طلبههای مدرسهها میتواند از خطر رفتن به سمت تفکر افراطی جلوگیری کند: "یک شاگردِ مکتب که فارغ میشود؛ به او سند میدهند. حق اشتراک در پوهنتون دارد، اما طالبی که در مدرسه درس میخواند، وقتِ فارغ میشود، هیچ فرصت برای کسب شغل در حکومت ندارد. خوب، وقت فرصت مساعد نباشد که این ها بتوانند ماستری و دکترا بخوانند، چیزِ طبیعی است که فاصله هم ایجاد میشود و صف مخالفان حکومت هم بیشتر از این افزایش مییابد."
- "جرئت ندارم کنسرت برگزار کنم"
اما برخی از باشندهگانِ هرات به این باور اند که محافظهکاران، پیشاپیش، جهان بینیشان را به اجرا گذاشته اند.
مسعود حسنزاده یک هنرمند محلی میگوید، جرئت ندارد کنسرت موسیقی برگزار کند: "اگر دولت از من حمایت هم بکند و مجوز هم بدهد، به هیچ وجه جرئت نمیکنم. نه فقط بهخاطرِ داعش، طالبان و فلان، بلکه بهخاطرِ همین بنیادهای که به نامِ نهادهای دینی برای ترویج مسائلِ دینی به راه انداخته شده اند. اینها حتی نیروی فیزیکی خشونتگر دارند که میتوانند هر کار کنند."
شهرِ باستانی هرات از دید تاریخی، مهد دانش، هنر، فرهنگ، معماری و موسیقی بوده است.
هرات در اواسطِ سدۀ پانزدهم میلادی پایتخت امپراتوری تیموریان بود. به همین سان، ولایت هرات، خاستگاه طریقتِ چشتیه است که بر میانهروی، همدیگر پذیری و عشق و موسیقی استوار است. یک زمان جامعۀ بزرگِ یهودیان در میانِ مسلمانانِ سنی و شیعه از اقوام گوناگونِ افغانستان در آنجا میزیستند.
- "بزرگترین مانع"
جدل میان لیبرالها و محافظهکاران اکنون بر آیندۀ هرات و در مجموع افغانستان سایه افگنده است.
خرسند میگوید، سطح پائین سواد، ناداری، بیکاری و ناامنی به سود گروههای محافظهکار افراطی تمام میشود: "این ها میتوانند بسیار خطرناک باشند. اینها بزرگترین موانع بر سر راه مدرن شدن و گذار یک جامعه سنتی به سوی توسعۀ اقتصادی اجتماعی و حقوقی هستند. اگر دولت جلوِ این گروهها را نگیرد، بافتهای سنتی جامعه جابهجا خواهد شد و مردم آهسته، آهسته به سوی افراطگرایی کشانده خواهند شد."
- نسلِ تسلیم ناپذیر
در کابل، علی امیری تحلیلگرِ مسائلِ سیاسی-اجتماعی میگوید، حتی در صورتِ برگشت طالبان به قدرت، محافظهکاران نمیتوانند آرزوهای نسل جدید افغانستان را نادیده بگیرند. نسلیکه از جنگ داخلی و حاکمیت تندروانۀ طالبان در سالهای دهۀ ۹۰ میلادی هیچ خاطرۀ در ذهن ندارد.
امیری استدلال میکند که نسلِ جدید افغانستان از مدرنیته پیشتیبانی میکند و به آنانِ که در مدرسههای دینی آموزش میبینند، تسلیم نمیشود. او میافزاید: "حضورِ یک نسل جدید آیندهنگر، به باورِ من، بخشی از واقعیت افغانستان امروز است."
این گزارش را میتوانید با کلیک روی لینک زیر بشنوید: