زنانی که زندان پناهگاهشان شدهاست میگویند برگشت به آغوش خانواده بر آنان خوابِ بیش نیست.
زنانی که امید بازگشت به خانه بهروی شان در بسته است.
- در این گزارش با شماری از زنانی گفتگو شده است که نمیدانند پس از رهایی از زندان سرنوشت و تقدیر با آنان چه خواهد کرد؟
پس از چند روز تماس موفق میشویم به یکی از خانههای امن سر بزنیم، جاییکه زنان و دختران زندانی بهجای بازگشت به خانههایشان حالا در چنین جاهای نگهداری میشوند.
اینجا حکایت زندهگی فرحناز سر آغاز این گزارش شده است، او پس از آنکه همچنان میخواهد به کار و وظیفهاش در بیرون از منزل ادامه دهد از سوی شوهرش تهدید شده و سالها با قبول کردن درد و خشونت، اما در نهایت پا به فرار میگذارد و زندان پناهگاهش میشود.
میگوید حتی خانوادۀ پدرش نیز وی را نمیپذیرند به او میگویند وی نامزده شدهاست.
او افزود:
"کم کم نفقه را به سرم قطع کرد، خودش یک عیاش بود، مرا لتوکوب میکرد. او برای خود زندهگی جور کرده، اما من که اینقدر ظلم را نیز دیده ام، هنوز اینجا در خانه امن باید به سر ببرم!"
شمار زنانی که در این خانه امن نگهداری میشوند به بیشتر از ۲۵ تن میرسند و از زندهگیشان باید شنید.
شهناز ۲۸ ساله در حالیکه سرش را کنار پنجره گذاشته و نگاه دوخته، نگاههایش حکایتی از درد را بیان میکند، تازه از زندان رها شده و به یکی از خانههای امن پناه بردهاست.
میگوید پدر و مادرش بر وی فشار میآورند تا مکتب را ترک گوید شهناز، اما این خواست را نمیپذیرد و در نهایت راه فرار را در پیش میگیرد، اما بازداشت و راهی زندان میگردد.
حال که شب و روز را برای بازگشت به منزل میشمارد، اما میگوید دیگر امیدی برای بازگشت به آغوش خانواده را ندارد، زیرا میداند که رفتنش به خانه حتی به مرگش خواهد انجامید.
او افزود:
"از نظر جسمی و روحی بسیار شکست خورده بودم و مجبور شدم، زیرا دیگر تحمل آن همه ظلم را نداشتم، مدت هفت سال است که در مرکز حمایوی زندهگی میکنم."
در میان دختران و زنان زندانیکه رها شدهاند، زنانی هم استند که به جرم قتل، فساد اخلاقی، سرقت و حتی قاچاق انسان راهی زندان شدهاند.
آنان میگویند، نه خانواده و نه هم جامعه آنها را می پذیرد و این برای آنان مرگ تدریجی است.
اتهامهای دیگری که پای این زنان و دختران را به زندان و جدایی از خانواده کشانیده همانا فرار از ازدواجهای اجباری، زیر سن، روابط عاشقانه و رفتارهای کینهتوزانه بودهاست، اینجا اما حکایت مشترک غمانگیز میان آنان یکی است و آن رفتار خشونت بار و تحمیل خواستههای از سوی خانواده پدر و یا شوهر که برای این زنان و دختران ناپذیرفتنی بودهاست.
سوسن ۲۰ ساله دستانش سوخته و صورتش نیز آثار خشونت را در خود دارد، با آغاز سخن گریست، شاید روزهاست دلش برای همدردی که پای شنیدن سخنان غمناکش بنشیند، بودهاست.
- رویش را با روسری پوشانیده، اشکها به روی گونههایش می ریخت و از من پرسید، آیا دخترِ حاضر است در ۱۵ سالگی با مرد که سه کودک و یک خانم دارد ازدواج کند؟
او افزود:
"وقتی پانزده ساله بودم پدرم و مادرم به ازواج با مردی که میامد مجبورم کردن، چند ماه از ازدواج تیر نشده بود که ظلم وستم را سرم از قبیل لت و کوب آغاز کردن شکایت که میکردم پدرم میگفت نام ما را حفط کن هر چه میشه تحمل کن، خانمش از من مانند برده استفاده میکرد، حتی میخواستند برایشان تن فروشی کنم، برای حفظ عفتم جز فرار راهی نداشتم، میخوانم به خانه بروم اما نمیتوانم، اینجا در بدبختی بسر میبرم از خانه هم خبر ندارم شاید تا وقت مرگ از اینجا بیرون شده نتوانم."
نهادهای دفاع از حقوق زنان و دختران فساد در نهادهای عدلی و قضایی و عدم اراده برای به محاکمه کشانیدن عاملان خشونت در برابر زنان را یکی از علتهای افزایش فرار و دست زدن این زنان به جرایم گوناگون میخوانند آنچه نهادهای عدلی و قضایی آن را رد میکنند.
در این میان شماری از عالمان دین میگویند اسلام دین بخشودن و گذشت از خطاست و حتی آن زنان که به اتهام فساد اخلاقی و یا قتل زندانی شدهاند قانون برای آنان پاداش دادهاست و خانوادههای آنان حق سرزنش و راندن شان را ندارند.
با این همه، کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان میگوید هرگاه مردان در این کشور هر گونه جرمی را انجام دهند باز هم آغوش خانواده برویشان باز است و اما یک دختر و یا زن که از خشونت و یا نپذیرفتن ازدواج های اجباری فرار کند مجرم شمرده شده و خانوادهها آنان را مورد نفرت قرار میدهند.
لطیفه سلطانی یکی از کمیشنران این کمیسیون میگوید، هر چند این زنان و دختران پس از رهایی از زندان در خانههای آموزشهای حرفهیی را در بخش های گوناگون فرا میگیرند، اما هنوز دهها تن از این زنان و دختران پس از رهایی از زندان در بیسرنوشتی به سر میبرند.
سلطانی میگوید این محرومیتها خود سبب روی آوردن زنان از بهر بیکاری و بی سرنوشتی به ارتکاب مجدد جرم و فحشا در جامعه شدهاست.
او افزود:
"زمانیکه از زندان رها شده و خانوادهها آنان را نپذیرفته و کاری هم پیدا نکردهاند و اعاشه و اباطه نشدهاند، مجبور میشوند که رو به فحشا آوردند که سبب میشود بار دیگر جرم را مرتکب شوند، کمیسیون همیشه دادخواهی کرده تا به ادغام مجدد زنان که از زندان رها میشوند دولت یک سلسله تدابیر را رعایت کند، آدم مجرم گناهکار نیست اگر گناهی کرده، محاکم برایش مجازات در نظر میگیرد، حد اکثر زنان هنوزهم بیسرنوشت استند و امکانات دولت هم آنچنان زیاد و کافی نیست."
سلطانی میگوید روی طرحی کار میکنند که شماری از این زنان پس از اصلاح و تربیه مجدد در نهادهای امنیتی جذب شوند.
در این میان اما شماری از نمایندهگان مردم در ولسی جرگه میگویند، کار چندانی از سوی نهادهای دفاع از حقوق زنان و دختران در این زمینه محسوس و ملموس نبودهاست و بیشتر این نهادها با بهره گیری از نام زنان خشونت دیده و مصروف حیفومیل کمکهای پولی هنگفت بودهاند در حالیکه زنان در پشت میلههای زندان نفس میکشند و با سر بار از دردها میسازند.
آرین یون یکی از نمایندهگان مردم در ولسی جرگه کارکرد نهادهای دولتی مربوط را در پیوند به زمینه سازی بازگشت زنان و دختران که از زندان رها میشوند به خانواده هایشان زیر پرسش میبرد.
او میگوید اگر به راستی نهادهای دفاع از حقوق این زنان و دختران و دولت و در پی بهره گیری و پروژه از نام زنان در خانوادههای امن نبوده اند باید زمینه بازگشت آنان را به خانه هایشان فراهم میکردند.
او افزود:
"حکومت همچنان به این مسئله توجه نمیکند، در حالیکه باید زمینه کار و زندهگی برای آنان فراهم گردد، و خانواده هایشان باید با این زنان و کودکان رفتار بد نکنند درک داشته باشند که چرا زندانی شده بودند، بدبختانه که دولت نیز در این زمینه توجهی چندانی ندارد و از این رو است که زندهگی این زنان روزتاروز بدتر میگردد."
خانم یون از وزارت داخله میخواهد تا در بازگشت زنان و دخترانِ که پس از رهایی از زندان بیسرنوشت استند به خانه هایشان تدابیری روی دست گیرد.
- اما پاسخ وزارت داخله به این خواست های کمیسیون مستقل حقوق بشر و نماینده گان مردم چیست؟
نجیب دانش سخنگوی وزارت داخله افغانستان میگوید دولت پالیسیای ساخته که بر اساس آن زنان و دختران خشونت دیده و از زندان رها شده به صورت درست به عدالت دسترسی پیدا خواهند کرد و در آن به ادغام مجدد و فراهم سازی زمینههای کاری برای آنان نیز تاکید شدهاست.
او افزود:
"برای این خواهران ما از هرگونه همکاری که خواسته باشند، از امنیت تا فضای بهتر کاری آماده هستیم که کمک کنیم، اگر مشکلی میداشته باشند میتوانند که مراجعه کنند تا ما آنرا بررسی و همکاری کنیم."
- اما راستی نهادهای دفاع از حقوق زنان برای کاهش پدیده خشونت در برابر زنان چه کارکردها و برنامههای داشتهاند؟
نسرین رسا یکی از فعالان حقوق زن می پذیرد که برخی از نهادهای دفاع از حقوق زنان کاری تاثیرگذاری برای بهبود زندهگی زنان خشونت دیده و از زندان رها شده انجام ندادهاند.
او میگوید امکانات نهادهای دفاع از حقوق زنان در این زمینه ناچیز است و شمار دختران و زنان متهم که در خانههای امن بسر میبرند نیز در چند سال گذشته تا ۵۰ درصد افزایش یافتهاست.
به گفته خانم رسا در حال حاضر برای زنان و دختران که از زندان رها شدهاند و در خانه های امن بسر میبرند، مصروف آموزشهای حرفهای در بخشهای گوناگون استند.