امروز هفتم ثور برابر است با چهلمین سالروز کودتا در برابر دولت سردار محمد داوود خان.
چهل سال پیش از امروز، صبحگاه هفتم ثور ۱۳۵۷، هنوز آفتاب طلوع نکرده است، پرندهها به صدا در نیامدهاند اما ظاهراً حال و هوای شهر رنگی دیگری پیدا کردهاست.
- این همان روزی است که به گفته بسیاریها بدبختی افغانستان رقم خورد یعنی قیام نظامی علیه دولت سردار محمد داوود خان!
در این روز سردار محمد داوود خان رئیس جمهور پیشین هم آرامش ندارد.
داوود جنبش در کتاب "بیست چهار ساعت که سرنوشت افغانستان را تغییر داد" نوشته است، سردار داوود ساعت هفت صبح در انتظار عبدالقدیر وزیر داخله بود و با وی روی موضوع مهم درباره رهبران بازداشت شده حزب دموکراتیک خلق صحبت کرد.
نور محمد تره کی، ببرک کارمل، دکتر شاه ولی، عبدالحکیم شرعی جوزجانی، غلام دستگیر پنجشیری، سلیمان لایق، محمد حسن بارق شفیعی و محمد حسن ضمیر صافی در ۶ ثور بهدلیل مظاهره علیه حکومت دستگیر شده بودند.
و حفیظ الله امین فردای آن شب دستگیر شد.
سلیمان لایق که از رهبران حزب دموکراتیک خلق و از میان همه رهبران تنها او هنوز زندهاست و در کابل زندگی میکند در مورد بازداشتشان چنین می گوید:
"ما جنازه خیبر را با شکوه تجلیل کردیم و دولت واکنش نشان داده و شب شروع به بازداشت سران حزب کرد که اشتباه سیاسی کرد زیرا بهانه به حزبیها داد تا قیام کنند و امین از فرصت استفاده کرد و امر قیام را داد."
به گفته وی، حزب طرفدار کودتا نبود اما این حرکت از سوی امین آغاز شد و بالای آنها هم تحمیل شد.
دستور کودتا صادر شدهاست، کاروان تانکهای چهار زره دار به رهبری محمد اسلم وطنجار قوماندان کندک زره دار پلچرخی، به سوی ارگ حرکت کردند.
ساعت ده و نیم پیش از ظهر هفتم ثور است، جلسه کابینه در ارگ هم جریان دارد و ظاهراً سردار داوود خان از حرکت کودتاچیان آگاه نیست.
در کتاب "بیست چهار ساعت که سرنوشت افغانستان را تغییر داد" نوشته شده محافظ خاص داوود خان داخل جلسه کابینه میشود و از حرکت تانکها به وی اطلاع میدهد اما وی در پاسخ گفت است که وی تانکها را نخواسته است.
کم کم غرش تانکها در مرکز شهر شنیده میشود و کودتای نظامی علیه دولت داوود خان آغاز میشود.
نخستین گلوله توپ حوالی ساعت ۱۱ ساختمان وزارت دفاع را هدف قرار داد و ارتباط رئیس جمهور با قوماندانی اردو را قطع کرد.
رهبران جناحهای خلق و پرچم از زندان ولایت کابل بیرون شدند.
شهنواز تنی که در آنزمان قوماندان تولی اول نیرو های کماندو در بالاحصار بود میگوید دستور حمله بالای ارگ را گرفت.
آقای تنی به رادیو آزادی گفت، نیرو های طرفدار حزب خلق ساعت ۱۱:۳۰ وارد رادیو تلویزون ملی شدند و پس از آن ارگ را محاصره کردند.
کودتاچیان بلافاصله قوماندانی نیروی هوایی، میدان هوایی بینالمللی کابل، وزارت مخابرات و وزارت دفاع را اشغال کردند.
ساعت هفت شام در حالی که هنوز گارد مدافع ریاست جمهوری مقاومت میکرد و داوود خان هم زنده بود، رادیو کابل اعلام کرد که "کاخ قدرت آخرین جلاد دودمان نادرشاه فرو ریخت."
محمد اسلم وطنجار قوماندان کندک زره دار پلچرخی اعلامیه حزب دموکراتیک خلق را چنین به خوانش گرفت:
"براي اولين بار در تاريخ افغانستان به آخرين بقاياي سلطنت، ظلم و استبداد و قدرت خانواده نادري پايان داده شد و تمام قدرت دولتي به مردم انتقال يافت. قدرت دولتي اكنون در دست شوراي نظامي -انقلابي است."
با آنهم حملات متواتر هوایی و زمینی بر ارگ ادامه داشت و محافظین ریاست جمهوری مقاومت میکردند.
جنگ بیش از چهارده ساعت یعنی تا ۵ صبح هشتم ثور جریان پیدا کرد.
آقای تنی میگوید نیرو های تحت امرش وارد قصر گلخانه ارگ جای که سردار داوود همراه با اعضای خانواده و برخی از منسوبین حکومتی قرار داشت، شدند.
آقای تنی از این جریان چنین قصه میکند:
"نیرو های کماندو از داوود خان خواهش کردند که تسلیم شود اما قبول نکرد و فیر کرد، عسکر را کشت و افسر را زخمی کرد و متباقی کماندوها از خود دفاع کردند و در نتیجه نقصان وارد شد."
سر انجام داوود خان حوالی ساعت ۶ صبح هشتم ثور همراه با ۱۷ تن از خانوادهاش و نزدیک به دو هزار تن دیگر از محافظین و طرفدار او از سوی کودتا گران کشته شدند.
این کودتای به شکل غافل کنندهای به پیروزی رسید و بدین گونه فصل جدیدی در تاریخ افغانستان آغاز شد.
سردار و داوود دو تن از باشندهگان کابل خاطرات عجیبی از این کودتا دارند.
آنان میگویند:
"ساعت یازده بجه بود آوازه بود که مهمانان داوود خان می آیند اما جنگ در ارگ شروع شد، نشرات رادیو هم قطع شد تا فردا."
"مردم همه وارخطا بودند و پس از اعلان که حکومت سردار داود خان از بین رفت مردم خیلی جگرخون بودند."
جسد سردار محمد داوود خان و اجساد سایر اعضای خانوادهاش در منطقه پولیگون پلچرخی کابل دفن شد.
پاچا میر که در همان زمان رئیس حفظ مراقبت قوای چهار زره دار در پلخرچی بود و اجساد داوود خان و فامیلاش را دفن کرده، آنروز را چنین حکایت میکند.
او افزود:
"شب بود، موترها آمد و برای ما گفتند که مردهها را پایین کنید مه نمی فهمیدم که کی است، یکتن را دفن کردیم نشناختم، دومی را هم نشناختم اما وقتی سوم را داخل قبر بردیم دیدم که داوود خان، بسیار حیرت زده شدم."
در زمان حکومت حامد کرزی اجساد سردار داوود و خانوادهاش از منطقه پلچرخی دوباره پیدا شد که سپس در یک مراسم خاص در تپه تاج بیک به خاک سپرده شدند.
- اما پرسش بهمیان میآید که کودتا چرا صورت گرفت؟
به گفته سلیمان لایق این کودتا در پی تیرهگی رابطه دوستانه سردار محمد داوود با اتحاد جماهیر شوروی و همچنان تیرهگی روابط او با حزب کمونیستی دموکراتیک خلق افغانستان صورت گرفت.
وی میگوید کودتا زمانی شکل عملی را گرفت که میر اکبر خیبر در مکروریان کشته شد و حزبیان مظاهره بزرگ علیه دولت کردند.
به گفته لایق، شک وجود دارد که خیبر از سوی رهبری حزب به قتل رسیدهاست تا بهانهای برای کودتا شود.
احمد سعیدی که در آنزمان متعلم بود و در جنازه خیبر شرکت کرده بود نخستین نشانه کودتا را چنین بیان میکند:
"ما رفتیم جنازه از بلاکهای مطبعه برداشته شد و شهدای صالحین دفن شد، بعداً ببرک کارمل با احساسات همانجا گفت آخرین نفسهای استبداد است ما انقلاب میکنیم و خون بهای رفیق خود را میگیرد و شعار انقلاب را دیگران نیز دادند."
در پایان همان روز حکومت دستور بازداشت سران حزب را صادر کرد و از طریق رادیو اعلان شد که فردا همهای آنها اعدام خواهند شد.
آقای سعیدی این اقدام علنی داوود خان را یک اشتباه تاریخی و سیاسی میداند.
شهنواز تنی همچنان میگوید آنها مجبور بودند که بهخاطر دفاع از جان خود کودتا میکردند.
او افزود:
"ما کودتا نکردیم بلکه از خود دفاع کردیم، زیرا داوود خان علیه حزب دموکراتیک خلق حمله ور شد رهبران حزب به شمول نور محمد ترکی و ببرک کارمل را زندانی کردند بناً خطر به خلقیها دیده میشد."
سلمیان لایق قتل سردار محمد داوود خان را یک سهو بزرگ میداند.
اما شهنواز تنی این کودتا را توجیه میکند.
در همین حال نادر نعیم نواسه نعیم خان برادر سردار محمد داوود خان که در این حادثه بخش اعظیم از خانوادهاش را از دست داد، آیا خواستار محاکمه عاملان قتل خانوادهاش است؟
او افزود:
"به دو شرط حاضر هستم که کسانیکه در این جنایت دست داشتند را ببخشم، اول این روز به رسمیت از سوی حکومت شناخته شود دوم عاملین این قضیه از ملت عفو بخواهند."
به گفته بسیاری سیاسیون افغان کودتای ۷ ثور سال ۱۳۵۷ که پایان خونینی برای جمهوری محمد داوود خان بود پیامدهای ناگواری را برای کشور به وجود آورد.
احمد سعیدی میگوید که کودتای هفت ثور آغاز بدبختی در کشور است.
او افزود:
"پس از آن روز آتش جنگ افروزی در افغانستان آغاز شد و در هشت ثور که مجاهدین به پیروزی رسید، این بدبختیها دو چند شد که تا هنوز دامن گیر مردم افغانستان است."
نادر نعیم نواسه برادر سردار محمد داوود خان میگوید اگر داوود خان کشته نمیشد حالا در افغانستان رفاه، آسایش و صلح میبود.
مورخان مینویسند، پس از سرنگون شدن حکومت داوود خان، بدین ترتیب کشور اسلامی افغانستان مورد تاخت و تاز کمونیستهای بیتجربه افغان و متجاوزان روسی قرار گرفت.
به باور بسیاریها پس از آن وحدت و امنیت ملی، زیر بنای اقتصادی و اجتماعی و ارزشهای فرهنگی و اعتقادی مردم افغانستان ازبین رفت و کبوتر صلح و آرامش از این کشور پر کشید و روزهای شوم، مرگ و وحشت بر ویرانهها سایه افگند.
گزارش: نورالله شایان