نگرانی مسکو از نفوذ داعش در افغانستان و امکان سرایت آن به کشورهای آسیای میانه چه قدر واقعیت دارد؟
روابط مسکو با طالبان رنگ ورخ تازۀ به این حرکت شورشی بخشیده و برای نخستین بار آن را از دریچۀ وسیعتر سیاست منطقه یی وارد صحنه ساختهاست.
مسکو که در ایام قدرت طالبان در افغانستان میانۀ چندان خوبی با این تحریک نداشت اکنون به یکی از حامیان عمدۀ بین المللی طالبان تبدیل شدهاست.
جنرال امریکایی کورتیس سکاپاروتی قوماندان ناتو در اروپا درین اواخر به مجلس سنای امریکا گفت که علایم از افزایش نفوذ روسیه میان طالبان را دیده و امکان دارد که آنها از سوی مسکو تجهیز و اکمال نیز شده باشند.
اگرچه روسیه این اتهام را رد کرد و روابط خود با طالبان را تماسها جهت تامین امنیت اتباع این کشور در افغانستان و پیشرفت تلاشهای صلح درین کشور عنوان میکند. و طالبان هم میگویند که از مسکو فقط حمایت سیاسی و معنوی دریافت میکنند ولی کارشناسان به این باور اند که این روابط وسیعتر از تماسهای عادی بودهاست.
جنرال متقاعد عتیق الله امرخیل کارشناس امور نظامی به این باوراست که مسکو از روابط خود با طالبان ظاهرا در دو بعد استفاده میکند.
جلوگیری از رخنه کردن داعش از طریق افغانستان به آسیای میانه و تبدیل کردن افغانستان به ویتنام دوم برای امریکا.
وی افزود:
" مسکو سعی دارد از دو راه پیروزی بدست آورد. میخواهد که از طالبان در مقابل داعش کار گیرد و نگزارد که داعش به سرزمینهای روسیه نزدیک شود. بازهم جنگ در خاک افغانستان خواهد بود و با تشدید این جنگ مشکلات مردم افغانستان افزایش خواهد یافت. نتیجۀ دوم این روابط این خواهد بود که اگر روسها به این فکر باشند و شاید به این فکر هم باشند تا از طالبان در برابر امریکا کار گیرند و وضعیت چون ویتنام به میان آورند که جنگ بازهم در افغانستان شدت خواهد یافت."
کارشناسان به این باور اند که مسکو بعد از تحولات سال ۲۰۱۴ در اوکراین و از دست دادن نفوذ درین کشور همسایه در یک بخش از سیاست جهانی نو خود در مقابل ناتو و غرب به افغانستان رو آوردهاست.
داکتر محمد شفیق همدم مشاور سابق ناتو و کارشناس امور سیاسی مقیم امریکابه این باور است که مسکو با روابط خود با طالبان نه تنها بر حکومت افغانستان بلکه بر متحدان غربی کابل نیز فشار وارد میکند.
وی افزود:
" این یکی از راهبردهای به اصطلاح سیاسی ستراتیژی شیطانی آقای پوتین است که نه تنها در افغانستان بلکه در اروپا در اوکراین، خاور میانه به شمول سوریه و کشورهای دیگر همین بازی شیطانی را آنها آغاز کردهاند."
آقای همدم در پاسخ این سوال که نگرانی مسکو از رخنه کردن داعش از طریق افغانستان به آسیای میانه و روسیه چقدر واقعیت دارد میگوید که نگرانی روسیه از تهدید داعش از شرق میانه بجا میباشد ولی تهدید داعش از افغانستان به روسیه قابل بحث ومناقشه است.
او افزود:
"به این معنی که همین اکنون اکثریت اعضا و رهبران داعش در افغانستان اتباع کشورهای آسیای میانه هستند. آنها از آسیای میانه به افغانستان آمدهاند نه اینکه از مردم افغانستان کسی به آسیای میانه رفته باشد. یا به این معنی که داعش که اکنون در آسیای میانه فعالیت دارد هیچ کدام شهروند افغانستان در آنجا این گروههای تروریستی را رهبری نمیکند ولی برخلاف داعش که اکنون در افغانستان وجود دارد از سوی اتباع آسیای میانه رهبری میشود و اکثریت اعضای آن از کشورهای آسیای میانه اند که به افغانستان آمدهاند."
رئیس جمهور روسیه ویلادمیر پوتین در تازه ترین اظهارات خود گفتهاست که تهدید نفوذ دهشت افگنی از افغانستان بسیار جدی بوده و ابراز امیدواری کرد که مسکو مجبور نشود که از نیروهای مستقر خود در تاجکستان برای مقابله با این تهدید استفاده کند.
اما کارشناسان به این باور اند که داعش پیش از اینکه یک سازمان شبه نظامی باشد یک مفکوره و نظریه است که به نحوی خلای آیدیالوژیک پس از فروپاشی اتحاد شوروی را در آسیای میانه پر میکند و حکمروایی رژیمهای خود کامه و استبدادی درین منطقه زمینۀ رشد و نفوذ گروههای افراطی را بیشتر مهیا ساختهاست.
در گذشته نشانههای از همکاری غرب و روسیه در افغانستان دیده شدهاست. امریکا برای اردوی افغانستان از روسیه هیلی کوپترها خریداری کرده بود و مسکو به نیروهای امنیتی افغانستان هزاران میل اسلحه دادهاست. ولی مسکو امروز میزبان یک گردهمایی صلح در افغانستان است که امریکا در آن اشتراک نمیکند.
با در نظرداشت چگونگی روابط طالبان و روسیه و حوادث اخیر در شرق میانه که روابط واشنگتن و مسکو را تیره تر ساخت امیدواری همکاری جانبین در افغانستان کم رنگ تر و این کشور بیشتر به یک نقطۀ رقابت تبدیل میشود.