فریاد دخترکان دست فروش، خطر سو استفاده جنسی از آنان
فاطمه ۹ ساله در سن مکتب رفتن است.
آرزو دارد مکتب برود و معلم شود.
اما او در سرکهای پُر از گرد و خاک کابل، پایتخت افغانستان نا امن قلم میفروشد.
وی میگوید:
"پشت موترها می دوم و میگویم کاکا قلم بگیر، اما نمیگیرند."
مکتب میروی؟
"نه چرا؟ بخاطری که کار میکنم و وقت ندارم."
زمانی که کودکان هم سن خودت را میبینی که مکتب میروند چقدر میرنجی؟
"خفه میشوم، با خود چرت میزنم و میگویم کاش مکتب میرفتم."
از دست فروشی خوش فاطمه نمیآید.
او به خبرنگار رادیو آزادی در کابل گفت، به این کار مجبور ساخته شدهاست:
"[ دست فروشی ] هیچ خوشم نمیآید. میخواهم گدی بازی کنم، میخواهم ساعت تیری کنم و به پارک بروم."
یگان بار به مادرت نمیگویی که مادر جان من کوچک استم نمیخواهم کار کنم؟
"میگویم که کوچک استم و کار کرده نمیتوانم."
مادرت چی می گوید؟
"مادرم میگوید: کار کن."
"سوار موتر نشدم"
مانند فاطمه دخترکان دیگر نیز در جاده های کابل، قلم، جنتری، پلاستیک، دستمال کاغذی، کتاب، لیف، مجله و ساجق میفروشند.
سرنوشت نامعلوم در انتظار شان است.
کائنات که در سرکهای کابل خریطه پلاستیک می روشد از برخورد مردان با خودش چنین قصه کرد:
"مردان میگویند، بیا بچیم برویم و در موتر بنشین من برایت پول میدهم. من برای شان میگویم که کاکا اگر در همین جا پول میدهی بده، اگر نمیدهی خداوند بخیر خودت را ببرد. پدرم هر روز برایم میگوید که همینطور بگو."
"کار نکنم گرسنه میمانیم"
کائنات شش ساله بود که به دست فروشی رو آورد.
او میگوید، مجبورست هم درس بخواند و هم کار کند، ورنه گرسنه خواهند ماند.
کائنات صنف چهار مکتب است.
وی میگوید:
"ساعت ده مکتب میروم، ساعت یک رخصت میشوم، نان میخورم و اینجا [شهر] میآیم. اگر کار نکنم پول خرید آرد ما را کی بدهد؟ کی پول میدهد که نان بگیریم؟ گرسنه میمانیم."
"احتمال سو استفاده جنسی"
کمیسیون حقوق بشر افغانستان نگران وضعیت کائنات و همقطارانش است.
ثریا صبحرنگ، کمیشنر حمایه و انکشاف حقوق زن درین کمیسیون به رادیو آزادی گفت، این دخترکان در معرض خطر اشکال مختلف سوء استفاده قرار دارند.
وی افزود:
" بر علاوه سو استفاده اقتصادی از اینها [دخترکان دست فروش] ممکن است از آنان سو استفاده جنسی نیز کنند. واقعاً امکان هر گونه خطر وجود دارد. برخی ازین دخترکان بسیار خوش چهره هم استند، هر موتر به سوی شان هارن میکنند، دست شان را پیش میکنند که بیا برایت پول میدهم، یکی برایشان میگوید که بیا دخترم شو یا بیا همسرم شو. این ها [دخترکان دست فروش] خجالت میکشند و از موتر دور میشوند."
"تراژیدی برای آینده افغانستان"
نسرین اوریاخیل، وزیر کار و امور اجتماعی، شهدا و معلولین افغانستان نیز باور دارد که دخترکان دست فروش حتمن مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.
بانو اوریاخیل در صحبت با رادیو آزادی گفت، که ادامه این وضعیت "تراژیدی برای آینده افغانستان" است.
او خطاب به خانوادههای این دخترکان گفت:
"امیدوارستم که مادرکهای افغان با مشکلات اقتصادی که دارند بسازند و دخترکان خود را مورد شکار افراد وحشی قرار ندهند. این یک تراتیژیدی است، تراژیدی برای آینده افغانستان، تراژیدی برای نسل جوان و تراژیدی به انسانیت و افغانیت در افغانستان."
بانو اوریاخیل افزود، دقیقاً نمیدانند که چی تعداد دختر در پایتخت افغانستان دست فروشی میکنند، اما گفت که تصمیم دارند آمار را درین مورد بدست بیآورند.
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان نیز میگوید، هیچ گونه آمار در مورد تعداد این دخترکان و خشونت علیه آنان نزد شان نیست، بخاطری که نه خود این دخترکان و نه کسی دیگر به نمایندگی از آنان درین کمیسیون شکایت درج نمیکنند.
اما ثریا صبحرنگ، کمیشنر این کمیسیون تعداد این دخترکان در کابل را صدها تن تخمین میزند.
مینه هفت ساله صنف سه مکتب و از باشندگان قلعه وزیر کابل است.
او میگوید، از دو سال به این سو در تعطیلات زمستانی مکتب از ده صبح تا پنج پس از ظهر خریطه پلاستیک میفروشد.
عاید روزانه مینه به گفته خودش حدود سه صد افغانی است.
وی گفت:
"پدرم غریب [نادار] است، کراچی دارد. از من خواست که خریطه بفروشم تا روغن و چیزی بخریم. روزانه دوصد، دونیم صد تا سه صد پیدا میکنم. این پول را چی میکنی؟ به پدرم میدهم و او روغن و نان برای ما میخرد."
بر اساس معلومات کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان این دختران اکثراً چهار ساله تا ده ساله استند.
ثریا صبحرنگ، کمیشنر این کمیسیون انتظار دارد که گامهای مشخص برای جلوگیری از دست فروشی این دخترکان برداشته شود.
وی افزود:
"نخست باید اینها شناسایی شوند و کسانی که واقعاً محتاج و متعلق به خانوادههای فقیر استند به آنان باید توجه شود و به خانوادهها کمک و زمینه کار برای شان فراهم شود و بعداً بقیه کسانی که مستحق نیستند و شناسایی میشوند و کسانی که از آنان استفاده میکنند و آنان را استخدام کردهاند، باید مورد پیگرد قانونی قرار بگیرند و مجازات شوند."
صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد، یونسیف میگوید، مسئولیت اصلی رسیدگی به وضعیت این کودکان و کمک به آنان متوجه حکومت افغانستان است.
عزیز فروتن، سخنگوی یونسیف درین مورد به رادیو آزادی بیشتر گفت:
"در بودجه حکومت به این کودکان توجه نشده و اولویت حکومت نیستند. در پارلمان، نمایندگان مردم نیز باید به این موضوع اولویت بدهند. درینجا کودکان روی سرک کار میکنند. اگر ما به این مسئله به عنوان یک پروژه نگاه کنیم و با آن پروژه یی عمل کنیم، نه تنها موثر تمام نمیشود بلکه زیان بار نیز خواهد بود، زیرا دیگر کودکان که در چنین وضعیت قرار دارند نیز به سرکها بیرون خواهند شد."
آقای فروتن میگوید، عوامل بیرون شدن این کودکان به سرکها نیز باید به گونه همه جانبه ریشه یابی شود.
نسرین اوریاخیل، وزیر کار و امور اجتماعی، شهدا و معلولین افغانستان میگوید، اکثریت دخترکان دست فروش در کابل متعلق به زنان بیوه استند و متباقی آنان عضو خانوادههای بی سواد، معتاد به مواد مخدر و معلول اند.
نجات دادن این کودکان از وضعیت موجود یکی از ماموریتهای این وزارت است و بانو اوریاخیل میگوید امسال یک برنامه را درین مورد به اجرا میگذارند.
وی افزود:
"ما حمایت زنان بیوه را که در اول برای آنان یک حرفه را آموزش بدهیم و بعد از آن کمک مالی کوچک با آنان را آغاز میکنیم که خودشان همان حرفه را که آموزش دیده اند برای خود تنظیم کنند و بلاخره بتوانند کودکان و خانواده خود را از طریق همان رئیس خانواده که بیوهها استند که اکثریت این کودکان مربوط آنان استند، بتوانیم کمک کنیم. بر علاوه بیوهها، برنامه حمایت از زنان خودسرپرست، زنانی که همسران شان معتاد یا متاسفانه معلول استند، را امسال از کابل شروع میکنیم بخیر."
در پهلوی کودکان دست فروش کودکانی هم استند که در شرایط بسیار دشوار در داشهای خشت پزی، معادن زغال سنگ و کارخانههای قالین بافی کارهای شاقه را انجام میدهند.
در بخشی از ماده پنجاه و چهارم قانون اساسی افغانستان آمده است که دولت به منظور تامین سلامت جسمی و روحی خانواده بخصوص کودک و مادر، تربیت کودکان و برای از بین بردن رسوم مغایر با احکام دین اسلام تدابیر لازم اتخاذ میکند.
ژکفر احمدی و ملالی بشیر در پراگ این گزارش را به همکاری مسعوده نیازی و جاوید حسن زاده خبرنگاران رادیو آزادی در کابل تهیه کردهاند.