خانم حمیده کنترولر در وزارت خانهها مربوط شعبه های تلاشی و راجستر از کارش راضی است. اما وی قتل شوهرش را که با بی رحمی توسط افراد ناشناس صورت گرفته است، فراموش نمیکند. وی میگوید: با از دست دادن شوهرش زندگی اش تباه شد و از روی اجبار چهار فرزندانش نیز از وی دور شدند.
مجرمین در دو محکمه به اعدام محکوم شدند اما در محکمۀ سوم به حبس و بعد هم آزاد شدند و عدالت به جا نشد. وی حالا با یک پسر یازده ساله اش زندگی را با هراس و تهدید قاتلان شوهرش میگذراند.