هر چند، جنگ و درگیریها مصیبت می آفرینند و خانوادهها را از هم جدا کرده از منطقهشان بیجا میکنند، اما این خانوادهها در جای دیگر، با انسانهای نو آشنا و نزدیک می شوند و به خوبترین دوست و یاور یکدیگر مبدل می گردند.
در حالیکه، صدای فیر به گوش می رسد، اما این کودکان مصروف بازی کرکت هستند.
یعنی جنگ و درگیری توانایی جدایی این کودکان را ندارد.
در چنین وضعیتی نا آرام این بازی کودکان تماشاچی نداشته و تنها چند تنی پتو و دستمالبه سر زیر سایه درختان نشسته، بازی را تماشا میکنند.
این بازی کرکت، در ۱۱ کیلومتری شهر لشکرگاه در نزدیک پل لرزانک بین قرای چینجیر شمالی و جنوبی ولسوالی نادعلی در فاصله نه چندان دور از خط اول جبهه جنگ ادامه دارد.
هر چند صدای فیر به گوش میرسد، اما فضای این منطقه از سرور و خوشی کودکانپُر است.
تانکهای نیروهای امنیتی افغان و وسایط دیگر، بالای سرک کنار میدان بازی کرکت کودکان، در رفت و آمد اند. اندکی دورتر از میدان بازی کرکت کارگران مصروف بازسازی سرک اند. اما ترس و اضطراب این کارگران بیشتر از بازیکنان مسابقه کرکت است.
هر چند جنگجویان شورشی بر کارگران سرک سازی گاه گاهی حمله کرده به فیر می پردازند، ولی این کودکان به بازی شان ادامه میدهند.
این کودکان با لباسهای منظم و بر طبق نورم و معیار بازی نمیکنند. حتی عده از آنها با پای برهنه در میدان بازی ایستاده اند.
هیکل یکی از این بازی کنان است.
خانواده هیکل به خاطر جنگ خانه خود در قریه واشیروان را رها کرده در چینجیر جنوبی در نزدیکی شهر لشکرگاه بیجا شدهاند.
هیکل تیم خود را ساخته و اعضای تیم را مانند خودش از جمله بیجا شدگان انتخاب کرده و هر روز، دیگر تیمهای کرکت را به مسابقه دعوت میکند.
وی میگوید:
"مزه مکتب نیست. مکتب گاهی باز و گاهی بسته است. ما از قریه خود بیجا شده ایم. تیم ما کامل است و تماشا چیان هم زیاد اند، اما بعضاً در اینجا تبادلۀ فیر میشود .این خوب نیست که ما قریه خود را از دست داده و از مکتب بازمانده ایم."
اگر چه جنگ و درگیری از یکسو، مصیبت می آفریند و خانوادهها را از هم جدا میسازد، ولی از سوی دیگر در اینجا باعث شده که خانوادهها بخصوص کودکان دوستان جدید پیدا کنند و با خانوادههای جدید آشنا شوند.
این میدان کرکت در قریه چینجیر فقط در چند متری کمر بند نظامی نیروهای امنیتی افغان موقعیت دارد.
عبدالقدیر شاگرد صنف چهارم مکتب به خاطر اینکه تماشاچیان در صورت افزایش فیر و نا امنی میدان مسابقهشان را ترک میکنند، خیلی ناراحت میشود. او که خنده به روی دارد، از روزهای بد چنین حکایت میکند:
"ما هر وقت در اینجا بازی میکنیم. زمانیکه فیر و درگیری زیاد میشود و تماشاچیان میروند، بازی هم پایان مییابد و ما هم به خانه می رویم. بعضی اوقات تیم ما کامل نمیباشد و بعضاً خانوادهها اطفالشان را اجازه بازی را نمیدهند."
این بازیکنان با دندههای ساخت خودشان و با توپ ساخته شده از تایر بایسکل اکثر اوقات مردم عام را در این منطقه مصروف میسازند.
این کودکان بازی میکنند و تعدادی را هم مصروف تماشا آن مینمایند. آنها تا هنوز نتوانسته اند که برای تیمهای خود نام مشخص را انتخاب کنند.
هیکل که توانسته نسبت به دیگران تا حدی به اعضای تیم خود وسایل تهیه کند، میگوید که بعضی اوقات از دیگر جاها وسایل و تجهیزات به امانت میگیرند. اما به گفته وی هنوز بازیشان تمام نمیشود که آنها وسایلشان را دو باره میگیرند و بازی نیمه باقی میماند. او از کرکت بورد افغانستان خواهان کمک است:
"ما با تختههای ساده بازی میکنیم، مشکل بیتنگ داریم، ویکت و توپ نداریم. ما از پلاستیک توپ ساخته بازی می کنیم. بعضی اوقات از یگان کسی برای ما بیتیگ امانت میدهد و زود پس میگیرد."
گفته میشود که در حال حاضر وسایل کرکت در افغانستان تهیه شده و هم ارزان تمام می شود. اما محمد حسین فولادوال رئیس کرکت بورد هلمند میگوید، بازیکنان و تیمهای کرکت در مرکز ولسوالیها خیلی زیاد اند، ولی به طور رسمی در اداره آنها ثبت نیستند. او در ارتباط به تهیه وسایل کرکت به کودکان هلمند وعده نداد، اما گفت، از کرکت بورد افغانستان میخواهد که به تیمهای کرکت کودکان توجه کند.
کودکان قبل از این در روزهای جمعه وروزهای رخصتی در کوچه و سرکها بازی میکردند، اما حالا که بیشتر مناطق نا آرام شدهاند، کوچه و سرکهای مناطق نسبتاً آرام هر روز پُر از کودکان کرکت باز اند.
کرکت در افغانستان سابقه درازمدت ندارد بلکه افغانان در زمان مهاجرت به پاکستان به این بازی آشنا شدند و از سال ۲۰۰۰ میلادی بدینسو در ولایات مختلف کشور به دهها هزار جوان به این ورزش مشغول شدهاند.
تیم ملی کرکت افغانستان در رقابتهای جام جهانی کرکت ۲۰ آوره سال ۲۰۱۶ خوب درخشید.