در این هفته میرویم سراغ خانمی که بیماری گرده دارد. اما روی کراچی که خودش آنرا انتقال میدهد، بولانی میپزد، میفروشد و مصرف خانه و مکتب کودک یتیمش را بدست می آورد و بحث دوم ما بر مشکلات ترانسپورتی زنان و دختران افغان است.
خانم راحله از ولایت پروان سیزده سال میشود که نان آور خانواده اش است. زمانیکه یگانه دختر وی یک و نیم سال عمر داشت شوهرش را از دست داد. بعد از آن نخواست متنظر دست کمک کسی باشد و یا چشم به جیب مردم بدوزد.
خانم راحله قبل از بولانی پزی و فروش آن، در بعضی از دفاتر دولتی و خصوصی نیز کار کرده است. وی با وجود رو به رو شدن به تنهایی با همه مشقات زنده گی آنهم در عدم تکیه گاه مصئون با خلاء عاطفی هر لحظه خداوند را شکر گزاری کرده و از زنده گی اش راضی و خوش است به گفتهء خودش وی با کار کوچک روزی حلال بدست می آورد.
راحله می گوید، در اوایل بولانی های را که میپزید روی تکری در بازار به فروش می رسانید. ولی حالا با وجودیکه بیماری گرده دارد، کراچی چهار تیره اش را با تمام قدرت هر روز با خود به شهر انتقال میدهد و روی آن بولانی میپزد و می فروشد.
وی به زنان دیگر هم که با مشکلات اقتصادی بسر می برند می گوید: دراز کردن دست تگدی به مردم و کار های خلاف اخلاق همان قدر که شرم آور است، کار با آبرو و لو غریبانه صدها بار شرافتمندانه تر است.
روینا یگانه دختر خانم راحله که حالا دوازده سال عمر دارد و صنف ششم مکتب افشار است، در آسمان رویا های مادر می درخشد تا آیندهء روشن را برای خود و مادرش که همه جوانی را برای وی وقف کرده و می کند به ارمغان آورد...
تهیه کننده: عفیفه ساکب