مربای مرچ ای هفته با چند خبر شروع میشه بعد او بخش آشپزی برنامه طرز تهیه یک نوع سوپ ره به ما و شما یاد میتن و در بخش آخر برنامه یک مهمان شاعر داریم که بری ما و شما یک قصیده سیاسی تقدیم می کنه که عنوانش است مشاور:
در کشور غریب هزاران مشاور است
اینجا مشاوراست وآنجا مشاور است
پدر شده وزیر و ماما سکرتر اش
کاکا مدیر گشته رفیقان مشاوراست
گله نکن عزیز ازکاکا مشاورم
در دفتر وزیر وکیلان مشاور است
یا رب چه کشوریست درآن قلب آسیا
دانا بقال گشته ونادان مشاور است
هرکس مشاوراست به ناحق مشاوراست
دربخش اقتصاد قوماندان مشاور است
آن یار مسلکی چه داند زتوپ وتانک
در بخش توپ وتانک نجاران مشاوراست
از داکتر جراح نکن گله ای مریض
در بخش داکتری قصابان مشاور است
قانون مشوره نداند مشاوران
در شهر بی پرسان ندافان مشاور است
یک سال شد که جناب، مشاور وزیر شده
معاش نگرفته ورایگان مشاور است
آن یارکم سواد سفیر بود درخارجه
حالا زبی کفایتی سران مشاور است
در عصر بیکاران این کارعجب نیست
در پیش انجنیر چوپان مشاور است
گاو های بی چوپان سیاست لمیده اند
در گلهء گاوان گوسفندان مشاور است
