شوخی یا فریب روز اول اپریل سابقهء طولانی داشته، در کشورهای مختلف جهان در مورد مبدا و آغاز تجلیل از این روز نظریات متفاوت وجود دارد.
عدهء آن را به سال 1392 میلادی به افسانه های کانتربوری که توسط جیوفری چاوسر (Geoffrey Chaucer)نوشته شده است ارتباط می دهند.
در این افسانه ها از تاریخ 32 مارچ به مثابهء روز نامزدی ریچارد دوم با شاهدخت بوهمیا یاد می شود که منظور از 32 مارچ، تاریخ اول اپریل است.
در فرانسه شوخی یا فریب روز اول اپریل را به تغییر تجلیل روز اول سال از آخر مارچ به روز اول جنوری ارتباط می دهند که توسط چارلز نهم پادشاه آن کشور در قرن شانزدهم صورت گرفت.
اما تا سالیان متمادی عدهء از فرانسوی ها هنوز هم آخر ماه مارچ را به مثابهء روز اول سال جشن می گرفتند و دیگران این عده را به نام ساده لوحان اپریل یاد کرده، با آن ها شوخی و مزاح می کردند.
در آلمان شوخی یا فریب روز اول اپریل را به لغو یک اجلاس مهم پارلمان آن کشور در سال 1530 میلادی ارتباط می دهند که تعدادی زیاد مردم در مورد دایر شدن آن شرط بسته بوده و آن را باختند و بعد هم از آن ها به نام ساده لوحان و فریب خورده گان اپریل یاد شد.
در بریتانیا شوخی اول اپریل را به شهر گوتهام (Gotham) ارتباط می دهند. بر اساس قانون انگلستان از هر سرک که پادشاه آن کشور عبور می کرد، بعد از عبور پادشاه آن سرک مالکیت عمومی محسوب می شد.
مردم شهر گوتهام (Gotham) از عبور پادشاهء انگلستا ن از بین شهر شان ممانعت کردند. پادشاه هم لشکرش را برای سرکوبی آن ها فرستاد، اما متوجه شد که مردم شهر گوتهام به جای آماده گی برای جنگ، مصروف شوخی، مزاح و کار های غیر جدی دیگر اند.
پادشاه انگلستان از سرکوب مردم شهر گوتهام (Gotham) منصرف شد و گفته می شود که بعد از آن تاریخ انگلیس ها تجلیل از اول اپریل را آغاز کردند.
هالند به روز اول اپریل سال 1572 میلادی شهر دن بریل (Den Briel)را بعد از یک جنگ تعیین کننده از اسپانیا گرفت و سالانه این پیروزی را با شوخی در مورد عساکر شکست خوردهء اسپانیایی جشن می گرفت.
کنستنتاین امپراتور روم به تشویق یک گروهء افراد ظریف و شوخ روز اول اپریل یک تن را به شوخی امپراتور روم ساخته، اورا پادشاه اول اپریل نامید.
این بود برخی نکات در مورد سابقهء روز اول اپریل، روز شوخی و مزاح که در برخی از کشورهای جهان همهء روز و در برخی دیگر نیم روز ادامه می یابد و از کجا که این نگاشته هم شوخی اول اپریل نباشد.
