وزیر:- مشاورای عزیز وگرامی شما ره اینجه به خاطرخاستیم که یک جلسه اضطراری داریم همطورکه خبردارین دولت تصمیم گرفته که ده هر وزارت اطلاحات آمده وکاربه اهل کارداده شوه. دگه امروز شماره خاستیم که به بنده مشوره بتین که چطورکنیم تا ده وزارت ما اصلاحات بیایه وباعث رضایت بالا جای شوه. مشاور صاحب نمبر یک شما چه نظردارین ده ای باره هه؟
مشاور1:- ولا صاحب مه شو ده خانه ده انترنت همرای اولادا ده خارج چتنگ می کردم بیخی بی خو هستم همی حالی کلیم هیچ کارنمی کنه مره ده آخر باز وقت بتین که نظرمه بگویم
وزیر:- بسیارخوب مشاور صاحب نمبریک خو بی خو است دگرا چی نظر دارن مشاور صاحب نمبردوبه خیالم که چیزی میگین ؟
مشاور2:- صاحب مه میگم یک چند ریاست ومدیریته حذف کنیم وبه جایش یگان ریاست ومدیریت جدیده به وجود بیاریم یانی که ریاست نو با نام های نو اونه هم اصلاحات میایه وهم می تانیم نفر نو جلب کنیم
وزیر:- آه شما صبرکنین که مشاور صاحب نمبرچار چی میگه به خیالم که مخالف ای نظر است چرا که پیشانیش چادری واری شد
مشاور4:- صاحب مه یک برنامه بسیار واضیح وشفاف دارم صاحب مه میگم صاحب که ده وزارت ما یک اصلاحات بنیادی بیاریم مثلاً ریس صاحب مالی واداری می بریم به جای ریس صاحب ریاست بین المنلی وریس صاحب ریاست بین المنلی ره میاریم به جای ریس صاحب مالی واداری همطور معین صاحب فرهنگی ره معین اداری بسازیم ومعین اداری ره معین فرهنگی می سازیم صاحب وبه همی رقم تا مدیریت ها ومعاونیت ها وافراد پاییت رتبه صاحب
وزیر:- ولا مشاورصاحب نمبرچار بلا کدی کتی ای مشوریت مه می فامم که تو یک روز حتماً جای مره می گیری... خو جلسه امروز ما به ای نتیجه می رسه که طرح مشاور صاحب نمبر چار قابل تطبیق است پس ازطرح مشاور صاحب نمبر چار که یک طرح واضیح وروشن و شفاف وبی طرف است استفاده می کنیم کسی خو گپی نداره بلی ؟
جلسه ما ده همینجه خلاص است مشاور صاحب نمبر یک ره که خو برده بیدارکنین که باقی خو خوده ده دفتر کنه