در بیست و یکم ماه مارچ سال 2010 بود که نوروز با یک پیام و یک قطعنامه به یک جشن بین المللی بدل شد.
بن کی مون منشی عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد که امیدوارم مردم در جای های مختلف این روز را تجلیل کنند.
ابتکار بین المللی ساختن نوروز از کشورهای مختلف به شمول افغانستان، ایران، تاجکستان، آذرباییجان، قزاقستان، قیرغزستان، البانیا، هند و ترکیه و مقدونیه وغیره بود.
اما این کلمهء دوهجایی، از لحاظ تاریخی به کدام دوره بر می گردد؟ چرا نوروز نامیده شده و از چی اهمیت برخوردار بوده است؟
حبیب الله رفیع استاد پوهنتون کابل در صحبت تلیفونی با رادیو آزادی می گوید که رسم نوروز به آریانای باستان بر می گردد، حوزه جغرافیایی بزرگ که چهار فصل منظم داشت.
به گفتهء استاد رفیع بر اساس یک روایت، پادشاه بوده به نام یما یا جمشید که نوروز را روز تجدید طبعیت، روز کشت و کار و روز اول بهار خوانده بود و به مردم دستور داده بود تا آن را با برپایی جشن و پایکوبی تجلیل کنند:
« حدود چهار هزار سال قبل تخمین زده می شود. چون در آن زمان سنهء وجود نداشت که سال ها حساب شود، به همان اساس بود که از نوروز حساب می شد. مثلاً یک کسی که ده ساله می شد می گفتند که ده بهار زندگی خود را پشت سر گذاشته یا مثلاً بیست بهار زندگی را پشت سر گذاشته، پس از تخمیناً نوروز از چهار هزار سال قبل به حیث روز خوشی و میله و روز آغاز کشت و کار حساب شده و از همان روز به بعد به انواع مختلف در ادوار مختلف از نوروز تجلیل به عمل آمده و تا به امروز ادامه داشته است.»
در ادبیات کهن مثل شاهنامهء فردوسی هم نوروز به دورهء زندگی جمشید بر می گردد.
اما نورا الیزابت ماری بویس یک زبان شناس بریتانیایی به این باور است که موسس نوروز زرتشت بوده است.
شاید بپرسید که چرا این روز به نام نوروز یاد می شود، در حالی که هر روز می تواند یک روز نو یا نوروز باشد؟
باز هم استاد رفیع جواب می گوید :
« منجمین و علمای وقت دیدند که نوروز روز بود که شب هم دوازده ساعت بود و روز هم دوازده ساعت بود، هوا هم معتدل شده بود. و ایشان نوروز را به حیث روز نو سال تعیین کردند. بر همین اساس، منجمین دوازده برج را تعیین کردند که بر بنیاد آن دوازده ماه شمسی را نام نهادند و تا هنوز هم همان سال ادامه دارد یعنی تا به سال نو 1391 که از هجرت پیامبر به شهر مدینه حساب می شود.»
استاد رفیع می گوید که بنیاد اساسی نوروز در شمال افغانستان امروز در بلخ باستان نهاده شده زیرا سلطنت یما در آن جا بود. به گفتهء رفیع نوروز ترویج کنندهء ارزش های صلح و همبستگی میان نسل ها و خانواده هاست و برای یما اساساً ارزش اقتصادی و فرهنگی داشت که تا هنوز هم عمدتاً بر پایهء همین دو ارزش تجلیل می شود.
به گفتهء رفیع ارزش اقتصادی نوروز از این سبب بود که کشت و کار از این روز انجام می شد و ارزش فرهنگی آن استوار بود بر جشن ها و میله ها، مخصوصاً میلهء سامانه یک میله بسیار مهم آریایی بود که برای یک شب و روز انجام می شد.
از تاریخ دور که بیاییم به دورهء نظام های متفاوت افغانستان، این روز با همان شکوه خود تجلیل می شده است.
استاد رفیع درین مورد بیشتر معلومات می دهد:
« در دورهء اعلیحضرت امان الله خان، این روز را به نام روز دهقان تجلیل می کردند، امان الله خان خودش قلبه می کردند، در دورهء ظاهر شاه هم گاهی روز نوروز در منطقه خیرخانه که در آن زمان در آن جا خانه ها نبود، تجلیل می شد و چند سال در باغ بابر تجلیل می شد، در آن جا میله می بود، مردم می آمدند، فعلاً در بادام باغ کابل این روز تجلیل می شود. و علاوتاً از نوروز در مرازشریف با بالا کردن جهنده به نام حضرت علی تجلیل می شود.»
خانه تکانی، میله گل سرخ، جشن دهقان تهیه سمنک و هفت میوه، بلند کردن جهنده ها در مزارشریف و مندوی ها، طبعیت گردی، نوروزخوانی و دید و بازدید از جمله آیین های جشن نوروز اند.
اما نوروز چگونه به یک جشن بین المللی بدل شد؟
در این مورد عبدالحمید مبارز نویسنده و روزنامه نگار افغان چنین می گوید:
« علتش این است که یک قسمت از آریایی ها مدنیت خود را در بلخ آغاز کردند، و لیکن یک قسمت دیگر از آریایی که به نام پارسوا یاد می شدند، در همدان ایران مدنیت آریایی را در آن جا شروع کردند، از سوی دیگر، آریایی ها در آسیای میانه زندگی می کنند، و یک قسمت دیگر در پاکستان، حتی تا به دهلی زندگی می کنند و گفته می شود که پنجابی ها هم از تبار آریایی استند. بناءً این اقوام پراگنده شده در این مناطق، فلهذا، این ها همهء شان حق دارند تا از میراث آریانای بزرگ را پیروی بکنند، روی همین اصل است که این جشن به حیث یک جشن بزرگ بین المللی اقوام آریایی امروز مسما شده است.»
بن کی مون منشی عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد که امیدوارم مردم در جای های مختلف این روز را تجلیل کنند.
ابتکار بین المللی ساختن نوروز از کشورهای مختلف به شمول افغانستان، ایران، تاجکستان، آذرباییجان، قزاقستان، قیرغزستان، البانیا، هند و ترکیه و مقدونیه وغیره بود.
اما این کلمهء دوهجایی، از لحاظ تاریخی به کدام دوره بر می گردد؟ چرا نوروز نامیده شده و از چی اهمیت برخوردار بوده است؟
حبیب الله رفیع استاد پوهنتون کابل در صحبت تلیفونی با رادیو آزادی می گوید که رسم نوروز به آریانای باستان بر می گردد، حوزه جغرافیایی بزرگ که چهار فصل منظم داشت.
به گفتهء استاد رفیع بر اساس یک روایت، پادشاه بوده به نام یما یا جمشید که نوروز را روز تجدید طبعیت، روز کشت و کار و روز اول بهار خوانده بود و به مردم دستور داده بود تا آن را با برپایی جشن و پایکوبی تجلیل کنند:
« حدود چهار هزار سال قبل تخمین زده می شود. چون در آن زمان سنهء وجود نداشت که سال ها حساب شود، به همان اساس بود که از نوروز حساب می شد. مثلاً یک کسی که ده ساله می شد می گفتند که ده بهار زندگی خود را پشت سر گذاشته یا مثلاً بیست بهار زندگی را پشت سر گذاشته، پس از تخمیناً نوروز از چهار هزار سال قبل به حیث روز خوشی و میله و روز آغاز کشت و کار حساب شده و از همان روز به بعد به انواع مختلف در ادوار مختلف از نوروز تجلیل به عمل آمده و تا به امروز ادامه داشته است.»
در ادبیات کهن مثل شاهنامهء فردوسی هم نوروز به دورهء زندگی جمشید بر می گردد.
اما نورا الیزابت ماری بویس یک زبان شناس بریتانیایی به این باور است که موسس نوروز زرتشت بوده است.
شاید بپرسید که چرا این روز به نام نوروز یاد می شود، در حالی که هر روز می تواند یک روز نو یا نوروز باشد؟
باز هم استاد رفیع جواب می گوید :
« منجمین و علمای وقت دیدند که نوروز روز بود که شب هم دوازده ساعت بود و روز هم دوازده ساعت بود، هوا هم معتدل شده بود. و ایشان نوروز را به حیث روز نو سال تعیین کردند. بر همین اساس، منجمین دوازده برج را تعیین کردند که بر بنیاد آن دوازده ماه شمسی را نام نهادند و تا هنوز هم همان سال ادامه دارد یعنی تا به سال نو 1391 که از هجرت پیامبر به شهر مدینه حساب می شود.»
استاد رفیع می گوید که بنیاد اساسی نوروز در شمال افغانستان امروز در بلخ باستان نهاده شده زیرا سلطنت یما در آن جا بود. به گفتهء رفیع نوروز ترویج کنندهء ارزش های صلح و همبستگی میان نسل ها و خانواده هاست و برای یما اساساً ارزش اقتصادی و فرهنگی داشت که تا هنوز هم عمدتاً بر پایهء همین دو ارزش تجلیل می شود.
به گفتهء رفیع ارزش اقتصادی نوروز از این سبب بود که کشت و کار از این روز انجام می شد و ارزش فرهنگی آن استوار بود بر جشن ها و میله ها، مخصوصاً میلهء سامانه یک میله بسیار مهم آریایی بود که برای یک شب و روز انجام می شد.
از تاریخ دور که بیاییم به دورهء نظام های متفاوت افغانستان، این روز با همان شکوه خود تجلیل می شده است.
استاد رفیع درین مورد بیشتر معلومات می دهد:
« در دورهء اعلیحضرت امان الله خان، این روز را به نام روز دهقان تجلیل می کردند، امان الله خان خودش قلبه می کردند، در دورهء ظاهر شاه هم گاهی روز نوروز در منطقه خیرخانه که در آن زمان در آن جا خانه ها نبود، تجلیل می شد و چند سال در باغ بابر تجلیل می شد، در آن جا میله می بود، مردم می آمدند، فعلاً در بادام باغ کابل این روز تجلیل می شود. و علاوتاً از نوروز در مرازشریف با بالا کردن جهنده به نام حضرت علی تجلیل می شود.»
خانه تکانی، میله گل سرخ، جشن دهقان تهیه سمنک و هفت میوه، بلند کردن جهنده ها در مزارشریف و مندوی ها، طبعیت گردی، نوروزخوانی و دید و بازدید از جمله آیین های جشن نوروز اند.
اما نوروز چگونه به یک جشن بین المللی بدل شد؟
در این مورد عبدالحمید مبارز نویسنده و روزنامه نگار افغان چنین می گوید:
« علتش این است که یک قسمت از آریایی ها مدنیت خود را در بلخ آغاز کردند، و لیکن یک قسمت دیگر از آریایی که به نام پارسوا یاد می شدند، در همدان ایران مدنیت آریایی را در آن جا شروع کردند، از سوی دیگر، آریایی ها در آسیای میانه زندگی می کنند، و یک قسمت دیگر در پاکستان، حتی تا به دهلی زندگی می کنند و گفته می شود که پنجابی ها هم از تبار آریایی استند. بناءً این اقوام پراگنده شده در این مناطق، فلهذا، این ها همهء شان حق دارند تا از میراث آریانای بزرگ را پیروی بکنند، روی همین اصل است که این جشن به حیث یک جشن بزرگ بین المللی اقوام آریایی امروز مسما شده است.»