لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
دوشنبه ۹ ميزان ۱۴۰۳ کابل ۱۱:۵۵

هراس از بازگشت دوبارهء طالبان


ابراهیم هنوز هم به طور روشن کابوس کشتار فجیع 11 جنوری سال 2001 که از آن به طور معجزه آسا جان به سلامت برد، را به خاطر دارد.
وی با اشاره به جنگجویان طالب تشنه به خون و مغرور از پیروزی بر ولسوالی یکاولنگ، می گوید:
«آن ها ما را در دو قطار ایستاده کرده، یک به یک بالای ما به فیر شروع کردند.»

آژانس خبری فرانس پرس می نویسد:
ابراهیم یک هزاره است. وی 32 سال داشته، 10 سال بزرگتر از سن واقعیش معلوم می شود. وی که واسکت مندرس نصواری به تن و یک لنگی سفید به سر دارد، می گوید:
«من منظرهء مملو از خون را نتوانستم تحمل کنم و بی هوش شدم.»

ابراهیم از جملهء خوش چانس ترین ها بود. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد و سایر نهاد های حقوق بشر، طالبان در آن روز حدود 350 هزاره را کشتند.

ابراهیم و یک زخمی دیگر به کوه ها فرار کرده، برای 9 ماه یعنی تا سقوط طالبان در آن جا پنهان بودند.

هزاره ها که اکثریت نفوس را در منطقهء مرکزی افغانستان تشکیل می دهند، به مثابهء مسلمانان شیعه هدف اساسی طالبان که اکثریت آن ها سنی بودند، را تشکیل می دادند.

طالبان نه تنها تندیس های تاریخی بودا ها را در بامیان تخریب کردند، بلکه احساس امنیت اندک هزاره ها را نیز از بین بردند.
طالبان بیرحمی های فراوان را در این ولایت که 130 کیلومتر از کابل فاصله دارد، مرتکب شدند.
سید ضیا باشندهء قریهء کشکک به آژانس خبری فرانس پرس گفته است، طالبان بد ترین موجوداتی اند که خداوند خلق کرده است.

به روز سه شنبه 23 مارچ رییس جمهور افغانستان لست مناطقی را که قرار است، مسوولیت های امنیتی در آن جا در تابستان امسال به نیرو های افغان سپرده شود، اعلان خواهد کرد.

هزاره های بامیان به اینکه طالبان فوراً بعد از خروج قوای ناتو به آن ولایت بر خواهند گشت، باور ندارند. چه طالبان در آن جا طرفدار ندارند. بلکه هراس از اینکه آن ها مانند سال 2001 بامیان را محاصره کنند، موجود است.

اظهارات قسیم کاظمی معاون والی بامیان نیز منعکس کننده این هراس بوده، وی بر باقی ماندن قوای ناتو در آن ولایت تاکید کرده، می گوید:
«ما می خواهیم ناتو باقی بماند. مردم بامیان صلح جو اند، ولی اگر تجاوز گران مانند القاعده و طالبان بیایند، آن ها خواهند جنگید.»

در مرکز شهر علی ظفر که صاحب یک هوتل مجلل می باشد و زمانی بر ضد طالبان می جنگید، هنوز هم به نام قوماندان یاد می شود و به نظر می رسد که برای گرفتن دوبارهء تفنگ بی میل نیست.

ولی برای ابراهیم زمان جنگ دیگر گذشته است. وی که در زمان قتل عام در یکاولنگ یک پسر داشت، حالا دو دختر و دو پسر دیگر دارد. وی می گوید:
«من دیگر مانند گذشته شجاع نیستم.»

با کلیک روی متن این مطلب را می توان شنید!
XS
SM
MD
LG