لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
سه شنبه ۱۰ ميزان ۱۴۰۳ کابل ۰۴:۰۵

یک حیوان بی زبان در بیرل کثافات...


یکی ازعادات انسان از زمانه های باستان این بوده است که روی عوامل و دلایل مختلف ازبرخی حیوانات در منزلش نگهداری کند.

پشک ها از جملهء نخستین حیواناتی اند که داخل شدن به حریم زنده گی انسان ها برایشان، اجازه داده شد.
آن ها نیز به نوبهء خود در دور نگهداشتن موش ها از حریم زنده گی انسان خیلی موثر بودند. ولی با گذشت زمان به خصوص در غرب پشک به یک موجود مورد علاقه که انسان تنهایی خودش را با وی تقسیم می کند، مبدل شده است.
کسانی هم پیدا می شوند که پشک ها را در میراث شان شریک دانسته و حتی در وصیت نامه هایشان آن ها را درج می کنند.

آژانس خبری رویترز گزارشی دارد که اخیراً در شهر لندن اتفاق افتاد و کاملاً مغایر با آنچه شنیدید، می باشد.

داریل مان به خاطر اینکه موترش را خط خط کرده و خسارمند ساخته بودند، در اطراف خانه اش کمره های محافظتی را نصب کرد.
چند روز قبل متوجهء فعالیت های مشکوک یک خانم میانه سال شد که به دروازهء خانه اش نزدیک شده، از گردن پشک او گرفته و حیوان بی زبان را به داخل بیرل کثافت می اندازد.

البته که آقای مان فوراً پشکش را نجات داد، ولی ویدیوی ثبت شده این واقعه را به یوتیوب گذاشت و مساعدت مردم را در زمینهء یافتن آن خانم مطالبه کرد.

بزودی عامل این حادثه خانم ماری بل 45 ساله شناسایی شد.
ماری بل در مورد عملکردش در مقابل پشک به روز نامهء سن، گفته است:
«پشک را دیدم. تصور کردم که خیلی خنده دار خواهد بود که اورا به داخل بیرل تیر دار کثافات که در کنارم قرار داشت، بیندازم.»

البته معلوم نیست که خندهء این عمل در کجایش نهفته است. پشک در بین بیرل کثافات حتماً خفه می شد، اگر هم نمی شد، موتر تنظیفات شاروالی که می آمد، اورا در بین زباله ها پرس می کرد.

ماری بل می گوید:
«من نمی دانم این همه سر صدا برای چیست، بابا آخر یک پشک بود.»

آری!
آخر یک پشک ... ولی آیا حیات یک پشک برای خود پشک کم ارزش تر از زنده گی ماری بل برای خودش بوده می تواند؟

آیا انسان حق دارد که صرف به خاطر خنده و مسخره گی حق حیات یک موجود دیگر را سلب کند؟

با کلیک روی متن این برنامه را می توان شنید!
XS
SM
MD
LG