لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
سه شنبه ۱۰ ميزان ۱۴۰۳ کابل ۰۴:۱۱

« کمپ پیروزی، افغانستان» در فستیوال فلم دیده بان حقوق بشر


جنرال فیض الله سیار و مشاور امریکاییش دگروال مایکل شوت (M. Shute) کرکتر های مرکزی فلم را تشکیل می دهند
جنرال فیض الله سیار و مشاور امریکاییش دگروال مایکل شوت (M. Shute) کرکتر های مرکزی فلم را تشکیل می دهند
فلم های «ایران، صدا های ناشنیده» و « کمپ پیروزی، افغانستان» در فستیوال فلم دیده بان حقوق بشر یا هیومن رایتس واچ، نمایش داده خواهند شد.

فلم «ایران، صدا های ناشنیده» توسط دواوود گرامی فرد کارگردان ایرانی مقیم شهر تورنتو دایرکت شده است. دادوود گرامی فرد در سال 1979 همزمان با انقلاب اسلامی ایران در شهر تهران به دنیا آمد و 27 سال در ایران زنده گی کرده است.

وی زمانی که در سال 2008 به خاطر ساختن فلمش دوباره به ایران رفت، می دانست که شاید زندانی و یا اخراج شود، ولی با آن هم به ایران رفت. وی در مورد انگیزهء ساختن این فلم می گوید:
«طوری که ایران در مطبوعات و حلقات فرهنگی غرب تصویر شده است، زیاد موثق و دقیق نمی باشد که ما همواره از این نوع شیوهء بر خورد با عقاید شرقی و دید بیگانه، رنج برده ایم.»

فلم «ایران، صدا های ناشنیده» در سه خط داستانی مختلف حرکت می کند که در نقطهء نقض حقوق بشر در ایران با هم تلاقی می کنند.
فلم، نخست به دو انقلابی سابق که مدتی به خاطر عقاید سیاسی شان با هم زندانی بوده اند، می پردازد.

تصویر زنده گی یک فامیل کوچی که قبیلهء شان توسط رژیم ایران منحل شده و از خشک سالی رنج می برند، بخش دوم فلم را تشکیل می دهد.

در بخش سوم فلم، با بهره گیری از زنده گی محصل جوان بابک، تلاش شده، زنده گی نسلی را که با مشکل یافتن هویت مواجه است، ترسیم شود.

گرامی فرد با قبول خطر با کمرهء دستی اش در جاده های تهران حرکت می کند و بالای تصویر بزرگ آیت الله خمینی فوکس می کند که زیر آن نوشته شده است:
« خداوند آن های را که درخیال امریکا اند، بیدار می سازد.»

بر خلاف فلم «ایران، صدا های ناشنیده» که به مسالهء تخطی و تعدی حقوق بشر در ایران پرداخته است، فلم « کمپ پیروزی، افغانستان» آزمون های که در مقابل نیرو های نظامی امریکایی در افغانستان قرار دارد را تصویر می کند.
خانم کارول دای زینگر (Carol Dysinger) که 54 سال دارد و استاد فلم در پوهنتون نیویارک می باشد در فلم « کمپ پیروزی، افغانستان» مناسبات و دوستی بین دو مرد، از دو گوشهء جهان را تصویر می کند.

جنرال فیض الله سیار و مشاور امریکاییش دگروال مایکل شوت (M. Shute) کرکتر های مرکزی فلم را تشکیل می دهند.

جنگسالار بی رحم و دد منشی که یک کمپنی امنیتی دارد و به خاطر تامین امنیت یک گروپ سرکسازی استخدام شده است، کرکتر دیگر این فلم می باشد.

دای زینگر با مهارت تصویر کرده است که چگونه افراد این جنگسالار به خاطر این که قیمت کارش را بلندتر ببرد، بالای همان گروپ سرکسازی حمله کرده، منطقه را ماین گزاری می کنند. در حالیکه دختر همین جنگسالار در مکتبی درس می خواند که توسط امریکایی ها اعمار شده است.

فلم به طور غیر مستقیم به مسالهء حقوق زنان در افغانستان نیز می پردازد.

دشواری های مهاجرین عودت کننده و آن های که توسط طالبان در پاکستان با مزد 33 دالر درماه استخدام شده اند، در حالیکه اردوی ملی افغانستان دو چند این پول را برای سربازانش می دهد، نکات جالب دیگر این فلم اند.

خانم کارول دای زینگر دایرکتر فلم « کمپ پیروزی، افغانستان » می گوید:
«تربیهء افسران خوب و محرک نگهداشتن آن ها به زمان نیاز دارد. زمانی که در تعلیم و تربیه عجله شود و هرکس به اردو جذب شود، اشخاص لایق زمانی که اشخاص غیر جدی و نالایق را در کنار شان ببینند، روحیه و جرات شان تضعیف و پژمرده می شود.»

کرکتر های مرکزی فلم جنرال فیض الله سیار و دگروال مایکل شوت هر دو غرق در تعلیم و تربیهء افراد تازه ووارد اند، طوری که به شکل غیر محسوس در اثر کار با همی، شخصیت های آن ها طوری بالای هم تاثیر می کند که هردو، دیگر از انسان های که قبل از ملاقات با هم بودند، خیلی تفاوت دارند و دوستی عمیق بین آن ها شکل گرفته است.

در ماه جنوری سال 2009 جنرال فیض الله سیار در اثر سقوط هلیکوپتر کشته می شود و کارول دای زینگر نخستین کسی است که از این واقعه دگروال مایکل شوت را مطلع می سازد.

با کلیک روی متن، این مطلب را می توان شنید!
XS
SM
MD
LG